گزارش حاضر، با قلم پریا قامشلو از تیم تحریریه درسانیوز، به تحلیل نقش مشارکت کودک در تربیت اجتماعی و نگاهی قرآنی به این موضوع اختصاص دارد.
مشورت با فرزندان؛ تربیت اجتماعی در سایه مشارکت
یکی از مهمترین راههای تربیت اجتماعی فرزندان، مشورت کردن و دخالت دادن آنان در تصمیمگیریهای خانوادگی است. این روش تربیتی باعث میشود کودک احساس کند فردی مفید، مستقل و مسئولپذیر است. اعتماد به نفس، عزت نفس، توانایی تحلیل و قدرت تصمیمگیری او نیز در این مسیر به مرور شکل میگیرد.
در فضای خانوادهای که کودک در تصمیمگیریهای روزمره مشارکت دارد، حس تعلق، رشد شخصیت اجتماعی، و آمادگی برای آینده تقویت میشود. چنین مشارکتی نهتنها نشاندهنده احترام والدین به فکر فرزند است، بلکه زمینهای برای شناخت توانمندیهای بالقوه و ایجاد مسئولیتپذیری در او فراهم میسازد.
روایتی از پیامبر اسلام درباره مراحل رشد کودک
بر اساس روایت گهرباری از پیامبر اعظم (ص): «الولدُ سیّدٌ سبع سنین، و عبدٌ سبع سنین، و وزیرٌ سبع سنین» (وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۴۷۶)
این روایت کودک را در سه دورهی تربیتی معرفی میکند:
- ۷ سال اول: کودک باید همچون سید و آقا مورد احترام باشد و نیازهای عاطفیاش بدون اجبار تأمین گردد.
- ۷ سال دوم: دوره آموزش، تربیت و پذیرش اصول زندگی است. کودک باید مفاهیم نظم، مسئولیت و ارزشها را بیاموزد.
- ۷ سال سوم: دورهای برای مشورتخواهی است. کودک به عنوان «وزیر» میتواند در تصمیمات مشارکت داشته باشد و فکر و تحلیلش جدی گرفته شود.
این مراحل نشاندهنده اهمیت تدریجیسازی تربیت و ایجاد آمادگی روانی و اجتماعی برای پذیرش مسئولیتهاست.
تربیت مسئولیتپذیری از دل مشارکت روزمره
برای پرورش شخصیت مستقل کودکان، باید به آنها فرصت داد تا در مسائل خانوادگی نظر بدهند، وظایف سادهای را عهدهدار شوند، و بازخورد دریافت کنند. انتخاب لباس، مدیریت بخشی از امور روزانه، همراهی در برنامهریزی تعطیلات یا حتی تصمیمگیری در خریدهای خانوادگی، ابزارهایی برای تقویت حس تصمیمگیری و استقلال فکری هستند.
مطالعات تربیتی از دیدگاه اسلامی (مانند آثار محمدیان و وزیری) تأکید دارند که پرورش شخصیت کودک وابسته به محیط امن، احترام متقابل و واگذاری مسئولیتهای تدریجی است. وقتی کودک احساس میکند حرفش ارزشمند است، انگیزه بیشتری برای مشارکت سازنده پیدا میکند.
الگوی قرآنی؛ حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام)
در آیه ۱۰۲ سوره صافات، صحنهای تأثیرگذار از مشورت حضرت ابراهیم (ع) با فرزندش حضرت اسماعیل (ع) روایت میشود: «ای فرزند عزیزم، در خواب دیدم که تو را برای خدا قربانی میکنم. نظرت چیست؟» اسماعیل (ع) پاسخ میدهد: «ای پدر، آنچه مأمور شدهای انجام ده؛ مرا از بندگان صابر خواهی یافت.»
این دیالوگ بینظیر نشاندهنده جایگاه والای فرزند در تصمیمات معنوی و سرنوشتساز است؛ الگویی برای تمام والدینی که میخواهند فرزندانی اندیشمند، صبور و مسئولیتپذیر تربیت کنند.
سخن پایانی
مشورت با فرزندان، نهتنها ابزار تربیتی، بلکه نوعی احترام به رشد فردی آنان است. این روش تربیتی ریشه در سنت نبوی و آموزههای قرآنی دارد و راهی است برای ساختن نسلی آگاه، مستقل، متعهد و مشارکتجو.