آقای مسعود پزشکیان، رئیس جمهور! محل جبران کسری بودجه جیب مردم نیست

کد خبر: 46616

مردم با چه زبانی به دولت و حاکمیت بگویند که ندارند؟ با چه زبانی بگویند که محل جبران کسر بودجه انباشته دولت و سال‌ها سوء مدیریت، جیب مردم نیست؟

آقای مسعود پزشکیان، رئیس جمهور! محل جبران کسری بودجه جیب مردم نیست.

یادداشتی از محسن عباسی‌فرد در پایگاه تحلیلی‌- خبری درسانیوز؛ هیأت وزیران دیروز فهرست اصلاحات تعرفه‌ای و تغییرات سود بازرگانی ۲۴۰ قلم کالا برای سال جاری را منتشرکرد. لیست منتشره حاوی کالاهایی است که بیشتر آن مصرف عمومی دارند؛ مانند چای،سیگار، خودرو، تلفن همراه، کلاه ایمنی خودروسازان، تراکتور و مانند آن.

اما نگاهی به تغییرات تعرفه ای ایجاد شده نشان می‌دهد که سود بازرگانی و حقوق ورودی بیشتر کالاهایی که مصرف عمومی داشته(به جز کالاهای اساسی ودارو) و مستقیماً در رفاه عمومی و استانداردهای زندگی مردم نقش دارند، در سال‌جاری افزایش یافته و طبیعتاً این افزایش بر سطح عمومی قیمت‌ها اثرگذاشته و در نهایت فشار بیشتری بر مردم و سفره‌هایشان وارد خواهد کرد.

این افزایش تعرفه‌ای در حالی صورت می‌گیرد که نرخ ارز مورد استفاده در محاسبات گمرکی هم از ۲۸۵۰۰ تومان به حدود ۷۰ هزار تومان افزایش یافته که این تصمیم به طور مضاعف و شدیدی باعث گرانی اقلام مصرفی مردم – که بیشتر آن وارداتی است – خواهد شد.

نمونه بارز این موضوع، افزایش نرخ سود بازرگانی واردات خودروهای بنزینی به حدود ۱۰۰ درصد است که بااضافه شدن دیگر هزینه‌های سربار، هر خودرو وارداتی حدود ۱۳۰ درصد گرانتر از قیمت کارخانه سازنده برای مصرف کننده ایرانی تمام خواهد شد و این موضوع دسترسی مردم عادی به خودروهای باکیفیت خارجی را درحد آرزوهای دوردست قرار خواهد داد.

مردم مظلوم و تحت فشار ایران که بسیاری شان با وجود کار وتلاش فراوان وطاقت فرسا اکنون در تأمین اولیه نیازهای خوراک و پوشاک و مسکن و درمان وا مانده‌اند، دائماً مشغول حذف این کالا و آن کالا از زندگی خود و خانواده‌هایشان هستند، از بسیاری از حقوق اولیه و بدیهی و ضروری خود مانند دسترسی به پزشک و دندانپزشک محرومند، رفتن به رستوران و تفریح برایشان آرزو شده است، لوازم خانگی‌شان در حال کهنه شدن است و قدرت خرید بسیاری از چیزهایی که درگذشته خریده‌اند را ندارند، دائماً برای تأمین هزینه‌هایشان استرسی جانفرسا می‌کشند، شاهد کمرنگ شدن امید خود و بخصوص جوانان‌شان بوده و توان پاسخگویی به خواسته‌هایشان را ندارند و… به روشنی از دولت مستقر می‌پرسند چرا این همه مالیات و تعرفه و سود بازرگانی و غیره و غیره به طور مستمر برگرده‌شان تحمیل و باعث تولید گرانی مضاعف می‌شود؟

چرا این چرخه نامیمون پایان نمی‌یابد؟ مردم با چه زبانی به دولت و حاکمیت بگویند که ندارند؟ با چه زبانی بگویند که محل جبران کسر بودجه انباشته دولت و سال‌ها سوء مدیریت، جیب مردم نیست؟

با چه زبانی بگویند دولت چرا به جای فشار آوردن به مردم سراغ مفسدین اقتصادی، باندهای افزایش دهنده قیمت‌ها، صنایع رانتی در اختیار بنیادها و نهادها و مانند آن نمی‌رود و کسر بودجه‌اش را از آن طریق تأمین نمی‌کند؟

مردم می‌پرسند چرا حقوق دریافتی مدیران دولتی و خصولتی‌های فولاد و پتروشیمی و سیمان و خودروسازان و ده‌ها جای دیگر صدها میلیون تومان است و حقوق کارگران و کارمندان ۲۰ میلیون تومان؟

مردم وجوانان می‌پرسند چرا دولت با افزایش تعرفه‌های تجاری در همین سال بازهم در حال کاهش استانداردهای زندگی مردم و دوراز دسترس شدن بسیاری از لوازم و وسایل است؟

مگر زندگی مردم فقط برنج، پنیر و روغن است که با یک کالابرگ ۵۰۰ هزار تومانی مرحله‌ای و با ده‌ها محدودیت، آن را به مردم بدهیم و آن گاه هزاران برابر آن را با اعمال تعرفه و مالیات از جیب آنها برداریم؟

مردم می‌گویند چرا شان ما رعایت نمی‌شود؟ مگر جوان ایرانی چه چیزی از جوان اماراتی یا ترکیه ای و عراقی کم دارد که او بهترین خودرو روز را سوار شود و خرید فلان لپ‌تاپ برایش مثل آبخوردن باشد اما جوان ایرانی حتی حسرت خرید دست دوم آن را داشته باشد؟

مردم می‌پرسند چرا در ایران ما با این همه امکانات همه چیز یا گران است یا ممنوع؟

حرف و سخن در این باره فراوان است و درد بسیار؛ اما هر چه هست باید دلسوزانه به دولت و حاکمیت هشدار داد که طاقت مردم از تحمیل این همه گرانی سرآمده و لذا بر دولت است که با جستن راه‌های جدید، این تعرفه‌های جدید ظالمانه را لغو و کسر بودجه خودش را از جایی دیگر و مثلاً با حذف بودجه‌های غیرضروری برخی بودجه بگیران بی‌خاصیت جبران کرده و از رویکرد گران‌سازی دست بشوید که داستان آن به آخر رسیده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *