یادداشتی از آزیتا ابراهیمی در پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ ترانههای محلی ایرانی از نظر ملودی بـسیار غـنی و پـر مایهاند که از این نـظر یـکی از غـنیترین، زیـبا ترین و متـنوعترین تـرانههای فـولکوریک دنـیا هـستـند.
نقوش و حجاریها و نگـارگـریهای به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهـنده عـلاقه و ذوق ایرانیان به هـنر موسیقی میباشد. در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالفها، شکوفایی دوران پـیشین خود را از دست داد.
ولی به هـر حال به حیات خود ادامه داد. این استمرار را میتوان در زمان صفویه در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالیقاپو مشاهـده کرد.
موسیقی ملی ایران، مجـموعهای است از نواهـا و آهـنگهایی که در طول قـرنهـا، در این سرزمین به وجود آمده و پـا به پای سایر مظاهـر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافتـه، و بازتابی از خصوصیات اخلاقی، وقایع سیاسی، اجـتماعـی و جـغـرافـیایی ملتی است که تاریخـش به زمانهای بسیار دور میرسد.
ظرافت و حالت تعـمق ویـژه موسیقی ایرانی انسان را به تـفـکر و تعـقل و رسیدن به جـهـانی غـیر مادی رهـنمون میسازد.
● موسیقی ملی ایران، که مبـنا و سابقهای بسیار کـهـن دارد، شامل شاخههای مختـلفی به شرح زیر است:
الف) قـبل از اسلام: موسیقیهای اقوام کهـن ایران شامل: بـخـتـیـاری، کردی، لری و …..
ب) بعـداز اسلام:
۱) موسیقی مقامی (حماسی، تعـزیه، عـزا)
۲) ردیفـی (دستگـاههای موسیقی سنـتی)
● در دوره حاضر این تـقـسیمبـندی به شرح زیر است:
الف) قـبل از اسلام
ب) بعـد از اسلام
ج) موسیقیهای محـلی ایران و نغـمههای سنـتی(ملودیهای دو گـروه قـبل) و تـنـظیم و تهـیه کلاسیک آنهـا.
طبق روش طبقهبـندی جـدید در آواز و مقامات، که از حدود صد سال پـیش برقـرار شده، آواز و موسیقی سنـتی ایران را در دوازده مجـموعه قرار دادهاند.
از دوازده مجـموعـه تـقـسیمبـندی شده، هـفت مجموعـه که وسعـت و استـقـلال بـیـشـتری داشتـهاند، دستگـاه نامیده شده و پـنج مجموعـه دیگـر را که مستـقل نـبوده و از دستگـاههای مزبور منشعـب شدهاند، آواز نامیدهاند.
بنابراین موسیقی سـنتی امروز ایران، که باقی مانده مقامات دوازده گـانه قـدیم است، قـبلاً مفـصلتر بوده و امروز جـزئی از آن در دستـرس است.
بر هـفت دستگـاه اصلی و پـنج آواز، تعـدادی گوشه استواری و الگـوی نوازندگـان و خوانـندگـان امروزی است.
شمار این گـوشهها را ۲۲۸ ذکـر کردهاند، ردیفهای مخـتـلف و مشهـور استادان موسیقی سنـتی صد ساله اخـیر مانـند آقا حسیـنـقـلی، میرزا عـبدالله، درویشخان و صـبا نـیـز از هـمین نـظم پـیـروی میکـند.
● اسامی دستگـاه ها و آوازهـا در موسیقی سنـتی ایران
▪ نام هـفت دستـگـاه اصلی عـبارت است از شور، ماهـور، هـمایون، سهگـاه، چـهـارگـاه، نوا و راست پـنجـگـاه؛ نام پـنج آواز بدین شرح است: اصفـهـان، ابوعـطا، بـیات ترک، افـشاری و دشتـی.
● اجـزای دستـگـاه و آواز
▪ برای اجرای یک دستگـاه با یک آواز تـرتـیـبی را باید رعـایت کرد که معـمولاً این چـنـیـن است:
درآمد، آواز، تصنـیف و رنگ، از زمان مرحوم درویش خان و به ابـتکـاری وی پـیش درآمد و چـهار مضراب نیـز به این سلسله مراتـب اضافه شده است.
● ترانههای فـولکـوریک ایران
▪ زنده یاد خالـقی، در اینباره چـنـین مینویـسد:
یکی از منابع ذیـقـیمت موسیقی هـر کشور آهـنگهـا و نغـمات و ترانههایی است که در نقاط مختـلف آن مملکـت، خاصه در دهـات، قصبات دور از شهـر به وسیله مردم بومی و روستایی خوانده میشود و چون این نوع موسیقی کـمتـر تحـتتأثـیر افـکار مردم شهـرنـشـین واقع شده، طبـیعیتر و به موسیقی حقیقی و اصیل و قدیمی آن کشور نزدیکـتر است؛ جمعآوری آنهـا عـلاوه بر اینکـه باعـث حـفـظ و نگـهـداری آنهـاست، کمکی هـم به تحـقـیق درباره مخـتصات آن مـمـلکـت میکـند، و چـگـونگی و کـیفـیت آن را معـلوم مینماید.
چـون در ایران اقوام مخـتـلفی ساکـنـند که از نظر فرهـنگ و قـومی تـفاوتهای بـسیاری با یکـدیگـر دارند، بنابراین موسیقی فولکوریک ایران دارای خصوصیات بسیار متـنوعی از نظر طرز بـیان و لحـن موسیقی است.
مثـلاً موسیقی آذربایجـانی، گـیلانی، خراسانی، بـخـتـیاری، کردی، شـیرازی و بلوچی نـه تـنـها ملودیهـا، که در گـویش هم با یکـدیگـر بـسیار متـفاوتـند، از نظر فرم موسیقی میتوان از دو نوع موسیقی بومی در ایران نام برد:
۱) تـرانههای بومی آوازی که به صورت انـفرادی یا دستهجمعـی خوانده میشود.
۲) رقص های محلیسازی که با سازهـای محلی به اجرا در میآید.
ترانههای محلی ایرانی از نظر ملودی بـسیار غـنی و پـر مایه است که از این نـظر یـکی از غـنیترین، زیـبا ترین و متـنوعترین تـرانههای فـولکوریک دنـیا هـستـند. این ترانهها که نشانهً طرز فکر و تـمدن و فرهـنگ کـشور هـستـند، سینه به سینه نقـل شده و از نسلی به نسل دیگر میرسد و آئینه تمام نمای افکـار و اندیشههای مردمیاند که خود خالق و آفـریـنـنده آن بـشمار میرونـد.
این تـرانهها از وضع اجـتماع، طرز فکر، نوع زندگی و طبـیعـت که در سرزمیـن ایران وجود دارد، یکی از غـنیترین منابع فـرهـنگی ایران به شمار میآیـند. این تـرانهها نمایانـندهً ملت و گـذشته ایران هـستـند و می توانـند بهـترین الهام بخـش موسیقیدانان در پـدید آمدن آثار موسیقی عـلمی قرار گـیرند.
● نمونههایی از موسیقی فـولکوریک ایران:
▪ موسیقی بـخـتـیاری، لرستان و فارس
▪ موسیقی گـیلان و تالش
▪ موسیقی کردستان
▪ موسیقی سواحل جنوب ایران
▪ موسیقی سیستان و بلوچستان
▪ موسیقی خراسان
▪ موسیقی ترکمن
▪ موسیقی آذربایجان
▪ موسیقیسازی
موسیقی ایرانی از زمانهای بسیار قدیم عـمدتاً با ساز و آواز توام بوده است و در کـتب تاریخی نیز هـرگـاه به موسیقی اشاره شده بـیـشتر نام الحان و ترانهها بر جای مانده است. ولی شکی نیست که موسیقیسازی نیز دارای اهـمیت بوده است.
در حدود صد سال قـبل موسیقیسازی به تـدریج راهـی مشخص در پـیش گـرفـت، و در این رشته نوازندگـان و آهـنگـسازانی به وجود آمده و نوآوریهایی در این زمینه انجام دادند. به طور کلی موسیقیسازی ایرانی دارای دو بخش اساس است:
۱) تکـنوازی که بر پایه موسیقی سنـتی و بداهـهنوازی قـرار دارد.
۲) هـمنوازی که بر پـایه کارهـای جمعـی اعـم از گـروههـای کوچک یا بـزرگ یک صدایی و یا چـند صدایی استوار است.
● تکـنوازی
تکـنوازی در موسیقی مشرق زمین از اعـتبار و اهـمیت فراوانی برخوردار است. به تعـبـیری می توان آن را مربوط به فـلسفه و عـرفان شرق و ایجاد ارتـباط معـنوی با عالم بالا دانست. چـرا که نوازنده شرق با ساز و موسیقی خود به نوعی عبادت خصوصاً در کـنج خلوت و تـنهـایی خود می پـردازد.
● هـمنوازی
از دورهً ناصرالدین شاه قاجار کار گـروه نوازی چـه در زمینه موسیقی و سازهای سنتی و چه با رعایت اصول و قواعـد موسیقی ارکستر غربی که به وسیله مسیو لومر(معـلم موسیقی فرانسوی که برای تـدریس در دارالفـنون آن زمان و رشتـه موسیقی نظام به ایران دعـوت شده بود) در قالب موسیقی نظام و سازهای غـربی به ایران آورده شد، بـیشتر معـمول گـردید.
بعـدهـا کمکم کار گـروهی رونق بـیـشتری گـرفت، و با اضافه شدن سازهای غـربی به جـمع سازهای ایرانی و اجرای قطعـات ایرانی بر روی آنهـا با فـرم تازه معـمول شد.
ایرانیان در مقاطع مختـلف تاریخی از آلات متعـدد موسیقی، به ویژه قـدیمیترین آنهـا یعـنی نی و دایره استـفاده مینمودند. انواع آلات موسیقی که مورد استـفاده قـرار میگـرفته و هـنوز هـم در گـوشه و کـنار این کشور پـهـناور استـفاده میشود به هـمراه یک تـقـسیمبـندی کـلی به این شرح است:
▪ نی: نی از قـدیمیترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جـنس نی بوده که دارای هـفتبـند و شش گـره است. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـباً در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.
▪ سرنا: ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته میشود.
لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام میشود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته میشود و در آذربایجانغـربی، روستائیان در عـروسیها حین رقص چوبی، سرنا مینوازند.
▪ کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مخـتـلف ایران به شکـلهای متـفاوت ساخـته و اجرا میشود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار میگـیرد.
▪ نیانبان: بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار میگیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را ” خـیک نای ” نـیز مینامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته میشود.
● آلات موسیقی زهـی
▪ کمانچه: یکی از قـدیمیترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نـقـش تکنواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچهسازی ملی است. در تمام استان های ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف ترک و ترکـمن رواج دارد.
▪ بربط : سازی از خانواده سازهای رشته ای مفـید که به آن ” ال عـود یا لوت ” نیز میگـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شده است. دارای کاسهای بـزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشته است.
▪ رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شده است. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته میشود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شده است. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته میشود.
▪ تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول میباشد.
● آلات موسیقی ضـربی
▪ از سازهای ضربی معـروف ایرانی دهـل، طبل و تـنـبک میباشـند.
▪ دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایرهای شکـل آن پـوست کـشـیده شده است. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکه ای نازک میباشد. دهـلسازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرناست. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار میگـیرد.
▪ دایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پـوست کشـیده شده است، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست مینوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.
▪ طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل می باشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران می نوازند.
▪ تـنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو ) و از دو قسمت گـلویی و استوانهای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گـشاد دارد باز میباشد.
● سازهای مضرابی (زهی و کوبهای)
▪ ساز منحصر بفرد ایرانی که در این تـقـسیمبـندی قـرار میگـیرد سنـتور است. این ساز شامل جـعـبهای ذوزنقهای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـته است.
▪ سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استانهای ایران متـداول است.