افزایش کشت تریاک و تبدیل آن به یک کالای تجاری در ایران از دوره قاجار آغاز و در دوره پهلوی شدت گرفت تا جایی که زراعت و تجارت آن چنان بین طبقات مختلف نفوذ یافت که اغلب مردم را به دام انداخت. در سال ۱۳۰۷ دولت در مواجهه با این وضعیت به عنوان راهکاری تصمیم به در دست گرفتن انحصار تجارت تریاک گرفت؛ اقدامی که نه تنها منجر به نجات مردم نشد، بلکه انحصار و کنترل دولت بر امر کشت و تجارت خارجی و داخلی تریاک، ایجاد مراکز فروش و آزادسازی خرید و فروش تریاک شد.
به گزارش پایگاه تحلیلی-خبری درسانیوز ایسنا، افزایش کشت تریاک و تبدیل آن به یک کالای تجاری که از دوره قاجار آغاز شده بود در دوره پهلوی نیز همچنان با شدت بیشتری ادامه یافت، بسیاری از مشاغل مرتبط با آن ایجاد شد و افراد مختلفی با این ماده سر و کار یافتند که خود میتوانست زمینهای برای مصرف تریاک توسط افراد دستاندرکار آن را ایجاد کند. براثر کشت مداوم تریاک و توسعه روزافزون آن و تفنن افراد در استعمال مواد مخدر بر حسب ذوق و سلیقه خود، مصرف این ماده به صورت کشیدن و خوردن در اشکال مختلف وافور، نگاری و چراغ مشاغلی مثل زارع و تیغزن و تریاکمال و شیرهپز و ساقی و تریاکگیر و خانهدار و قهوهچی و خرده فروش و تاجر و جمع کثیری که در این راه کار میکردند و خانوادههای فراوانی از قِبل آن نان میخوردند، پدید آورده بود.
این زراعت و این تجارت چندان بین طبقات مختلف نفوذ یافت که اغلب مردم را به دام انداخت. در سال ۱۳۰۷ دولت در مواجه با این وضعیت درصدد راهکار برآمد و انحصار تجارت تریاک را به دست گرفت، اما نتیجه عملی آن موجب نجات مردم نشد. در واقع تجارت تریاک از دست تجار داخلی درآمد و به دولت منتقل شد. دولت بیشتر به تقویت بنیه مالی خود میاندیشید، چون تریاک ایران نسبت به تریاک ترکیه و افغانستان از نظر میزان مورفین کیفیت بالاتر و مشتریان دست به نقدتری داشت. دولت برای جبران هزینههای اصلاحات و اهداف اقتصادی خود نیاز شدید به کسب درآمد تریاک داشت. انحصار و کنترل دولت بر امر کشت و تجارت خارجی و داخلی تریاک در عمل منجر به اقداماتی شد که خود میتوانست در رواج استعمال تریاک مؤثر باشد که برخی از این اقدامات را میتوان ناشی از فروش اجباری تریاک به مغازهداران و مردم، ایجاد مراکز فروش تریاک، آزادسازی خرید و فروش تریاک و وجود مراکز مصرف عنوان کرد.
فروش اجباری تریاک به مغازهداران و مردم
کارمندان و رؤسای ادارات (مأموران اداره انحصار تریاک) که در فروش ایــن ماده و مصرف داخلی آن نقش داشتند، برای تأمین درآمد یا خوش خدمتی یا از روی جهل و ناآگاهی، به اجبار به مغازهداران تریاک میدادند و آنها را به فروش این ماده وادار میکردند. این اقدام مأموران دولتی در برخی مناطق موجب نارضایتی مردم میشد.
ایجاد مراکز فروش تریاک
براساس سازمان اسناد بهارستان، در این دوره، دولت اجازه داد در تمام ولایات و شهرهای ایران شعبههای فروش تریاک تأسیس شود. این شعبهها به قدری گسترده شد که حتی در معابر عمومی شهرها نیز برپا شد و معتادان با مراجعه به این مکانها تریاک موردنیاز خود را خریداری میکردند. دولت، هدف از این اقدام را تأمین آسایش و رفاه مردم و به ویژه معتادان اعلام کرده بود.
آزادسازی خرید و فروش تریاک
در سال ۱۳۰۷ به دلیل همهگیر شدن کشت و افزایش مصرف تریاک در میان اقشار مختلف جامعه، دولت در برخی مقاطع و با وضع بعضی قوانین، خرید و فروش این ماده را آزاد اعلام کرده بود. دولت با تصویب قانون انحصار تریاک، خرید و فروش این ماده را تحت کنترل خود درآورد تا شاید از این طریق بتواند ضمن حفظ درآمدهای حاصل از تولید و تجارت تریاک، استعمال آن را کاهش دهد، اما متأسفانه به دلیل کاهش درآمد حاصل از فروش تریاک در حوزه مصرف داخلی، این اقدام هم ناکارآمد بود؛ بنابراین، دولت درصدد آزادسازی خرید و فروش این ماده برآمد. مؤید این ادعــا تلگرافی از اداره مالیه در سال ۱۳۰۹ شمسی است که بر اساس آن فروشندگان تریاک که از دولت مجوز معامله دریافت میکردند، میتوانستند بدون هیچگونه محدودیت قانونی تا نیم من تریاک را با خود حمل کنند.
وجود مراکز مصرف
قهوهخانهها و مراکز مصرف تریاک و شیره اعم (از دولتی و خصوصی) که بنابه تصمیم دولت، برای کنترل اعتیاد برپا شده بودند خود عاملی در افزایش مصرف تریاک شدند به طوری که دولت در راستای کنترل اعتیاد در سال ۱۳۱۱ـ ۱۳۱۰ شمسی، در تهران نزدیک باغ فردوس چندین خانه را که شهرداری احداث کرده بود به عنوان مراکزی برای مصرف این ماده تعیین کرد. این خانهها را به همدیگر سوراخ و به تمام شیرهکشخانهها اخطار کردند از آن تاریخ بساط خود را در آن خانهها پهن کنند و از اداره تحدید، شیره بگیرند و به مشتریان خود بفروشند. این مکانهای جدید و تحت نظارت دولت «دارالعلاج» نامیده شدند. این اقدام دولت نه تنها در کاهش اعتیاد مؤثر نبود، بلکه سبب افزایش تعداد معتادان شد. برخی دیگر از اقدامات دولت از قبیل دادن سهمیه تریاک به قهوهخانهها و خرید سوخته تریاک با بهایی بیشتر از قیمت تریاک از قهوهچیان هم از دیگر دلایل افزایش مصرف و اعتیاد در دوره پهلوی بود.
تریاک به عنوان ماده اصلی و معمول پذیرایی و مهماننوازی در خانههای بسیاری از پولداران و مرفهین ایرانی مورد استفاده بود و مردم از طبقات و مشاغل مختلف اعم از زن و مرد، پیر و جوان غنی و فقیر آن را به ویژه در قهوهخانهها و با استفاده از قلیان مصرف میکردند. از بقایای تریاک کشیده شده و آب قلیان مصرف شده، نوشیدنی به نام شیره سوخته جمعآوری میشد که مردم فقیر که توانایی خرید تریاک نداشتند آن را مصرف میکردند که خود شاخصی از محبوبیت تریاک حتی در بین مردم فقیر بود.
ایلات و عشایر
براساس گزارشات موجود از تریاک کشیدن اقشار و طبقات مختلف مردم در عصر رضاشاه، میتوان گفت که در بحث شیوع تریاک در میان ایلات و عشایر، بیشتر سفرنامهنویسان از شیوع استعمال زیاد این ماده در ایلات سخن گفتهاند.
یکی از دلایل اعتیاد به تریاک در ایلات را ترس از طغیان و ضعیف نگهداشتن آنها دانستهاند. اعمال سیاستهای تمرکزگرایانه (اسکان عشایر) دولت رضاشاه که به سرکوب شدید ایلات و کشته شدن، برکنار شدن و مصادره اموال و داراییهای خوانین و رجال برجستهشان انجامید، ضعف و سرخوردگی سیاسی آنها را به دنبال داشت و شاید همین امر از دلایل شروع اعتیاد فزاینده در ایلات باشد که بیشتر سفرنامهنویسان به آن اذعان کردهاند.
ملاکان و زارعان تریاک
ملاکان و زارعان تریاک نیز چون به سهولت، تریاک را در دسترس خود مییابند، معمولاً معتاد میشوند. حتی آنهایی که خشخاش را خش میزدند با انگشت از شیرهای که از آن خارج میشد، میخوردند و اغلب به این طریق معتاد میشدند. گروه دیگر از معتادان از این دسته، کارگران مزارع بودند که به سبب ناآگاهی و نیز دوستی با اشخاص معتاد، به مصرف تریاک مبتلا میشدند.
درویشان
عادت به مصرف تریاک طی دورههای قاجار و پهلوی بین این قشر فقیر همچنان وجود داشت. یکی از مهمترین عوامل مؤثر در اعتیاد این گروه از جامعه، فقر و بیخانمانی آنان بود. این گروه بیشتر وقت خود را در قهوهخانهها و مراکز عمومی میگذراندند که در آنها تریاک به صورت گسترده استعمال میشد و در نتیجه این افراد به آسانی معتاد میشدند. دلیل دیگر برای شیوع اعتیاد میان این قشر از جامعه، آن بود که چون این افراد معمولاً به گدایی روی میآوردند و در فصل برداشت محصول به مزارع میرفتند، زارعان تریاک به عنوان صدقه، مقداری تریاک به آنان می دادند و در نتیجه استعمال تریاک میان این طبقه، بسیار زیاد بود.
همچنین به روایت سفرنامهنویسان، بخشی از معتادان جامعه از قشر گدایان بودند.
شاه و درباریان
رضاشاه خود از جمله کسانی بود که تریاک مصرف میکرد و به این ماده افیونی اعتیاد داشت. طی سلطنت وی یک نفر مسئولیت داشت که روزانه
مقداری از این ماده را برای او فراهم کند. فردوست که خود یکی از رجال نزدیک به خاندان پهلوی بوده درباره عادت رضاشاه به استعمال تریاک نوشته است: «رضاخان تریاک میکشید، اما ظاهراً حالت تجویز و معالجه داشت. گویا شخصی به او گفته بود اگر هرروز این مقدار معین تریاک بکشی از همه مرضها مصون خواهی ماند به شرطی که منظور، لذت بردن از تریاک نباشد» او نیز همیشه این برنامه را با دقت انجام میداد و متصدی انجام این کار نیز مشخص بود.
باورهای نادرست درباره خواص طبی و درمانی تریاک حتی در اندیشه بالاترین مقام حکومت (شاه) هم نفوذ کرده و در این دوره، تفکرات سنتی نادرست همچنان به قوت خود باقی مانده بود و این خود عاملی مهم برای شیوع اعتیاد میان اقشار مختلف جامعه محسوب میشود. در این زمان به دلیل رواج همین تفکرات نادرست طبقات بالای جامعه (شاه و درباریان) به استعمال روزافزون تریاک و مواد مخدر روی آوردند و به آن اعتیاد پیدا کردند. همین مسئله از عوامل مهم رواج مصرف تریاک در میان طبقات سر خورده و پایین دست میشد که برای گریز از مشکلات به آن پناه میبردند و به این صورت، مصرف تریاک به شکلی روزافزون در سطح جامعه رواج یافت.
علل شیوع اعتیاد به تریاک در عصر پهلوی
موج فزاینده اعتیاد به مصرف تریاک که از دوره قاجار در ایران شدت گرفته بود در پی روی کار آمدن رضاشاه متوقف نشد. همچنان که نشان داده شد، این ماده در مناطق مختلف و تقریباً در همه اقشار و لایههای اجتماعی مورد استفاده قرار میگرفت. علل مختلفی را برای این شیوع میتوان برشمرد. برخی از این علل از دورههای قبل وجود داشت؛ مثلاً آنچه که به عنوان علل رواج تریاک در دوره قاجار ذکر شده از جمله مشکلات اجتماعی و روانی، عدم حرمت استعمال تریاک از جانب علما و فرهنگ استفاده غلط از این ماده میتواند در دوره رضاشاه هم مصداق داشته باشد. به ویژه مورد اخیر که از دیرباز در ایران معمول بوده است. از زمانهای قدیم، پزشکان برای مداوای برخی بیماریها از تریاک استفاده میکردند. وقتی مردم به خاصیت تسکیندهنده این ماده پی بردند، به صورتی گسترده آن را برای درمان بیماریها به کار بردند و دوره حکومت پهلوی هم از این قاعده مستثنی نبود.
استعمال تریاک برای مداوا منحصر به بزرگسالان نبود و کودکان هم از دوران کودکی ناخواسته و به دلیل رواج باورهای نادرست در میان بزرگسالان، به خوردن تریاک عادت داده میشدند. به این صورت چه بسا که این تأثیرات در دوره جوانی آشکار میشد و فرد را به استعمال همیشگی این ماده مجبور میکرد.
نتیجه این روند پایین آمدن سن اعتیاد در جامعه بود. در نهایت استعمال تریاک در خانوادهها شبیه نوعی وراثت، فرد را درگیر معضل اعتیاد میکرد.
بنابراین میتوان گفت نگرش ایرانیان به تریاک و مشتقات آن باعث شده بود این ماده را برای مداوای تمام بیماریها به کار برند. این طرز فکر همراه با دسترسی آسان به تریاک، کم بودن تعداد پزشکان و نبود دارو در مناطق دورافتاده باعث شد زنان هم این ماده را در مقیاسی گسترده برای مصارف طبی استعمال کنند.
بنابراین استفاده طبی از تریاک به دلیل رواج باورهای نادرست در گرایش مردم به استفاده از آن به عنوان یک ماده مخدر نقش داشت، زیرا اینگونه استفاده افراد را به سوی مصرف همیشگی و در نهایت اعتیاد سوق میداد. علاوه بر این، ماهیت کشت این ماده و در دسترس بودن آن برای همگان، میتوانست در افزایش مصرف آن نقش داشته باشد.
آثار سوء اجتماعی تریاک
مصرف تریاک، اثرهای سوء اجتماعی بسیاری همچون مسمومیت و خودکشی، دزدی، گدایی، ایجاد مزاحمتهای اجتماعی، ناامنی، و قاچاق دارد. باوجود کم بودن تعداد سفرنامهها در دوره پهلوی اول، در آنها مطالب مهمی درباره انواع بزهکاریهای ناشی از مصرف تریاک، از جمله دزدی و قاچاق آمده است.
براساس اسناد سازمان اسناد ملی و وزارت مالیه و همچنین سازمان اسناد بهارستانِ وقت، به نظر یکی از دلایلی که دزدان را وارد به دزدی تریاک میکرد این بود که هم نیاز مصرفی خودشان را تامین میکردند و هم تریاک کالایی بود که در همه جا با پول نقد معاوضه میشد و دلیل دیگری که میتوان برای این کار دزدان ذکر کرد این بود که دولت خود مراکزی را دایر کرده بود که سوخته تریاک مصرفی را از معتادان جمعآوری و در قبال آن وجهی پرداخت میکرد.
برخی افراد دیگر هم تریاکهای موجود در انبارهای دولتی یا تریاکهای ارسالی تاجران و تولیدکنندگان این ماده را سرقت میکردند. چون تریاک به راحتی فروخته میشد، به سرعت در اختیار قاچاقچیان قرار میگرفت و سپس آنان این ماده را صادر میکردند یا در داخل کشور میفروختند. برای پیگیری تریاکهای سرقت شده از انبارهای دولتی، اولین کسی که مورد سوءظن قرار میگرفت انباردار بود که در صورت اثبات جرم تعقیب میشد.
همچنین براساس آرشیو سازمان اسناد ملی وقت، یکی از موارد سرقت تریاک از انبار دولتی مربوط به انبار تریاک اسدآباد است که سارقان قفل آن را شکستند و ۱۴۱۸ مثقال سوخته و ۸۸۱۸ تریاک ضبطی را از آنجا سرقت کردند. در این مورد پس از انجام تحقیقات لازم اعلام شد چون سهراب صفرخانی فقط مستخدم وزارت مالیه بوده و برای حفاظت شعبههای مالیه، شبها در اداره بیتوته میکرده و انباردار نبوده است، نباید تحت تعقیب قرار گیرد، اما اگر تریاکها مربوط به تاجران و تولیدکنندگان بود، پس از اثبات سرقت، دولت غرامت تریاک سرقت شده را به آنان پرداخت میکرد. در برخی موارد هم تریاکهایی که برای ارسال به مناطق دیگر به اداره پست داده میشد به سرقت میرفت و از آنجا که مرسولات پستی بیمه میشد، اداره بیمه منطقه، غرامت آن را پرداخت میکرد.
البته پرداخت غرامت تریاکهای سرقت شده به راحتی امکانپذیر نبود و گاهی مردم یک منطقه بارها به وزارت مالیه عریضه مینوشتند و تقاضا میکردند غرامت اجناس سرقت شده به آنها پرداخت شود.
ناامنی و نارضایتیهای اجتماعی
در پی بررسی عریضهها در اسنادِ سازمان اسناد بهارستان، درمییابیم استعمال تریاک، عاملی مهم در بروز ناامنی در جامعه بوده است. در این عریضهها بیشتر مردم از دایر شدن شیرهکشخانهها اظهار نارضایتی کرده و نوشتهاند بوی تعفن شیره سبب دشواری عبور از کوچههای شهر شده است. آنان ایجاد شیرهکشخانهها را عامل گمراهی جوانان دانسته و از ابتلای بیشتر افراد به مصرف شیره اظهار نگرانی کردهاند. محتوای سند نشان میدهد مردم آن زمان از گسترش اعتیاد در میان جوانان نگران بوده و از برپایی چنین مراکزی ابراز نارضایتی میکردهاند.
دیگر مورد ناامنی، تفتیش مأموران مالیه بود. یکی از این موارد به عریضه حمیدزاده یزدی (از مأموران انحصار سمنان) در تفتیش منزلش مربوط میشود که وی تقاضا کرده است از این کار جلوگیری شود؛ زیرا اذعان داشته مأموران بدون کسب اجازه، وارد منزلش شده و پس از ساعتها جستجو، تریاک قاچاق نیافته و از آنجا بازگشتهاند. از آنجا که این فرد تاجری سرشناس بوده و خود را آشنا به قوانین و ملزم به رعایت آنها میدانسته، علت این اقدام مأموران را دشمنی ذکر کرده و هدف آنان از این کار را لطمه زدن به حیثیت تجارتی خــود دانسته است. او در پایان عریضه، متقاضی رسیدگی به دادخواست خود شده است. همچنین براساس اسناد سازمان اسناد بهارستان، مورد دیگر شکایت شیخ صالحی (ساکن الشتر) از طرز رفتار مأموران انحصار تریاک در خصوص توقیف وی به اتهام مصرف تریاک است.
البته براساس لوح مذاکرات مجلس وقت، دولت برای جلوگیری از سوء استفاده احتمالی مأموران اداره مالیه، قوانینی را تصویب کرده بود که براساس آن، از مأمورینی که بر خلاف واقع، دیگران را متهم به قاچاق کرده و موجب مزاحمت شوند، علاوه بر جبران خسارت وارده تا ۶ ماه زندان و انفصال دائم از خدمت محکوم میشدند و در صورت کشف تریاک قاچاق، مطابق نظامنامه وزارتی، هم صدی ده آن را جهت مخارج کشف و به دست آوردن جنس قاچاق به کاشفین و مخبرین اجناس پرداخت میکردند.
براساس سازمان اسناد ملی، علاوه بر قوانین تصویب شده، دولت در مناطق اصلی کشت تریاک که احتمال قاچاق زیاد بود، کاشفانی را منصوب کرده بود تا درباره قاچاق تریاک به دولت گزارش دهند. برخی اسناد بدست آمده از این دوره بیانگر آن است که کاشفان مناطق مختلف از پرداخت نشدن حقوقشان شکایت کردهاند. طبیعی بود که در این فضای اجتماعی، بازار تهمت و افترای قاچاق به افراد سرشناس هم رونق بگیرد و این افراد گاه مجبور میشدند برای حفظ موقعیت اجتماعی خود به مأموران تفتیش رشوه دهند. در این وضعیت شاید پرداخت نشدن حقوق مأموران اداره انحصار راهی بود که آنان برای کسب درآمد انتخاب کرده بودند، به همین دلیل در اسناد دوره پهلوی عریضههای بسیار زیادی از مناطق مختلف ایران به دست آمده است که نویسندگان آنها از بیعدالتیهای مأموران اداره انحصار مبنی بر اتهام قاچاق به آنان شکایت کردهاند.
افزایش قاچاق و تقلب
افزایش تولید و استعمال تریاک، عامل بسیاری از مشکلات در جامعه عصر رضاشاه بود که از جمله آنها میتوان افزایش قاچاق، کوتاهی مأموران در انجام دادن وظایفشان، تقلب در سنگ وزنههای تریاک و نیز رشوهگیری مأموران را ذکر کرد.
تقلب و رشوهگیری ماموران
براساس اسناد سازمان اسناد بهارستان، در عریضهها گزارشهای بسیاری درباره تقلب و رشوهگیری مأموران آمده است، به طور مثال یکی از عریضهها به کارکنان اداره انحصار تربت حیدریه مربوط میشود که در این عریضه آمده است: «در نتیجه راپرت مفتشین اداره انحصار، پس از جستجوی فراوان یک من و ده سیر شیره تریاک کشف کردهاند. تمام مأموران به تریاک بودن آن تصدیق کرده و حتی یک نفر از مأمورین که معتاد بود مقداری از آن را مصرف کرد. مجـرم هــم متعهد به پرداخت جریمه میشود اما پس از سه روز مجرم با دادن یکصد تومن تقاضا میکند که تریاکهای ضبط شده وی را در حضور چند نفر مصدق معاینه پس از معاینه کنند. پس از معاینه تریاکهای مزبور، قره قروت خالص میشود و به این ترتیب مجرم تبرئه میشود. به این ترتیب مشخص میشود که در آن دوران چگونه تقلب و رشوهگیری مأموران به راحتی سبب تبرئه مجرم و تبدیل تریاک به قره قروت شد. نتیجه این اقدام مأموران گسترش قاچاق و رشوهگیری در جامعه بود.»
تقلب در سنگ وزنههای توزین تریاک
تقلب و سودجویی مأموران در مراحل مختلف جمعآوری و خرید تریاک، شیره و سوخته رواج داشت. اولین نمونه این گزارشها مربوط به مأموران خرید تریاک در حوزه بوانات و قنقری استان فارس در سال ۱۳۱۶ بود که ضمن شکایت از بدرفتاری مأموران اداره انحصار تریاک اعلام کردند مأموران خرید به سنگ وزنههای تریاک سیم پیچیدهاند و به این صورت در وزن تریاک منطقه به مردم تعدی شده است زیرا فروشندگان شیرههایی را که قرار بوده است به مأموران مالیه بدهند از قبل وزن کرده بودند و مأموران مالیه پس از وزن کردن شیره متوجه بروز تقلب در آنها شدهاند. به بیان مختصر منظور نویسنده نامه این بوده است که تریاک اضافه از مردم میگرفته و به نفع خود میکردهاند. گفتههای معتمدان محل نیز مؤید این ظن است.
انتهای پیام