توسعه، بدون گفتمان شبیه کشتیهای بدون بادبان قدیم و اما رسیدن به توسعه، گفتمان میخواهد.
یادداشتی از اشکان ویسیزاده در پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ توسعه، بدون گفتمان شبیه کشتیهای بدون بادبان قدیم است؛ کشتیای که نه توان شتاب گرفتن دارد و نه میتواند در مسیرِ موردنظرِ کاپیتان حرکت کند. تقلاً برای رسیدن به توسعه بدون داشتن یک گفتمان پویا، عاقبتی جز افزایش هزینهها و هدر دادن منابع ندارد.
امروزه تصور داشتن یک اقتصاد پویا بدون مشارکت سازنده مردم، بسیار ساده انگارانه و خام اندیشانه است و لازمه ی ورود اثرگذار مردم به فرآیند توسعه، برخورداری از یک گفتمان توسعهگراست.
در این میان جامعه کرمانشاهی یک جامعه نیمه پراکنده و بدون هم افزایی، همگرایی و توافقهای حداقلی برای رسیدن به توسعه است. این شرایط باتلافی کشنده را برای توسعه رقم زده و موجب تحلیل رفتن بسیاری از سرمایههای انسانی و پتانسیلها و قابلیتها شده و بخش دولتی را هم از پیشبرد برنامههایش ناتوان کرده است. برای جامعهای با چنین ویژگیهایی، داشتن یک گفتمان پویا از نان شب واجبتر است.
تغییر در این شرایط نیازمند شکلگیری یک گفتمان جذاب، بومی و توسعهگراست. گفتمانی که براساس مزیتها و قابلیتهای بومی منطقه تدوین شده باشد و از همه مهمتر جامعهی کرمانشاهی بر سر ابعاد مختلف آن به یک توافق حداقلی رسیده باشد.
هرچند گفتمان در فضای عمومی جامعه شکل میگیرد ولی نخبگان در شکلگیری آن نقشی بسیار اثرگذار و تعیین کنندهای دارند. جامعه کرمانشاهی در گام اول باید بداند نخبگان دولتی و بخش خصوصی میخواهند چه آیندهای را برایشان رقم بزنند و با چه نقشه راهی میخواهند به این مطلوب برسد.
این مستلزم توافق اولیه نخبگان و مدیران ارشد استان و سازمان مدیریت و برنامهریزی بر سر اولویتها، محورها و چشم اندازهای توسعه استان است.
کرمانشاه پتانسیلهای بسیار ویژهای در حوزههای مختلف تجارت و بازرگانی، خدمات و گردشگری و کشاورزی دارد. این پتانسیلها هر کدام به تنهایی میتوانند بار توسعه یک استان را به دوش بکشند.
ولی در عمل این مزیتها و قابلیت نتوانستهاند کمک چندانی به بهبود وضعیت اقتصاد و اشتغال کرمانشاه بکنند. طی این سالها کرمانشاه عملاً در میان اینها اولویتها سرگردان بوده و هر کس به سلیقه خویش در پی توسعه یک محور بوده است.
کرمانشاه باید تکلیف خود را با این محورها و اولویتهای متنوع روشن کند و میزان اهمیت هر کدام را مشخص کند. و از همه مهمتر ارتباط و همپوشانیهای آنها را مشخص نماید. تداوم این روند بلاتکلیفی صدمات و لطمات بسیار وحشتناکی طی این سالها به کرمانشاه زده که برشمردن آنها خود یک مثنوی هفتاد من میخواهد.
کوتاه سخن اینکه باید اولویت ها و محورهای توسعه کرمانشاه هرچه زودتر مشخص شوند و سپس در میان جامعه به اشتراک گذاشته شوند تا پس از نقد و نظرهای مختلف، جامعه به توافق اولیهای که پایهگذار مشارکت در روند توسعه استان باشد؛ دست یابد.
توافقی که پایهگذار یک گفتمان توسعهگرا بومی باشد و همه ملزم به رعایت آن باشند. گفتمانی که بتواند یک توسعه پویا و پایدار را در کرمانشاه راهبری کند و فضا و بستر لازم برای نقشآفرینی نخبگان توسعهگرا را فراهم کند.