درگذشت میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی، نویسنده و مترجم نامدار ایرانی

کد خبر: 15992

دکتر ادیب‌سلطانی به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، یونانی باستان، عربی، ایتالیایی، روسی، عبری، ارمنی، لاتین، پهلوی، اوستایی و زبان‌های پارسی میانه و باستان مسلط بود.شیوه او در ترجمه، انتخاب واژگان از متون کهن فارسی میانه و شکل عبارات، مورد توجه بسیاری از شخصیت‌های دانشگاهی قرار داشت.

به گزارش پایگاه تحلیلی‌- خبری درسانیوز؛ میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی، نویسنده، مترجم و زبان‌شناس نامدار ایرانی صبح پنچشنبه ۲۰ مهر در ۹۲ سالگی در بیمارستان ایرانمهر تهران، درگذشت.

میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی سال ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد. او در سال ۱۳۲۲ به دبیرستان می‌رود و پس از پایان شش سال متوسطه دبیرستان، در سال ۱۳۲۸ وارد دانشکده طب دانشگاه تهران می‌شود و دکترای پزشکی خود را از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران دریافت کرد. برای ادامه تحصیل در حوزه روان‌پزشکی بالینی و تحقیقات بیوشیمی به وین رفت و بعد از چند ترم، دستیار پروفسور هوفمان، از جمله سرشناس‌ترین روان‌پزشکان آن ایام شد.

دکتر ادیب‌سلطانی به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، یونانی باستان، عربی، ایتالیایی، روسی، عبری، ارمنی، لاتین، پهلوی، اوستایی و زبان‌های پارسی میانه و باستان مسلط بود.شیوه او در ترجمه، انتخاب واژگان از متون کهن فارسی میانه و شکل عبارات، مورد توجه بسیاری از شخصیت‌های دانشگاهی قرار داشت.

میر شمس‌الدین ادیب‌سلطانی آثار پرشماری از جمله «سنجش خرد ناب» کانت، «منطق» ارسطو، «جستارهای فلسفی» برتراند راسل، «هملت» ویلیام شکسپیر و «رساله منطقی- فلسفی» ویتگنشتاین را به فارسی ترجمه کرده بود.

ادیب‌سلطانی مترجم آثار فلسفی دشواری چون “منطق ارسطو” (اُرگانون)، “سنجش خرد ناب” کانت، “رساله‌ی منطقی-فلسفی” ویتگنشتاین و “جستارهای فلسفی” برتراند راسل به زبان فارسی است.

از دیگر ترجمه این استاد زبان‌شناسی می‌توان از جمله به آثار ادبی مانند “بودن یا نبودن”، “سوگ‌نمایش شاه ریچارد سوم” “سوگ‌نمایش هملت شاهپور دانمارک”، سه اثر ویلیام شکسپیر اشاره کرد.

ادیب‌سلطانی همواره از زبان نویسنده اثر ترجمه می‌کرد و در هنر ترجمه آثار فلسفی خود بسیار کمال‌گرا، سختگیر و نوآور بود و نهایت دقت را در وفادار ماندن به زبان اصلی و گزینش واژگان داشت؛ و در این راستا برابر نهادهای تازه و دقیقی برای مفاهیم بغرنج زبان‌های دیگر ارائه داد. برای مثال او به جای واژ‌ه‌ی “پیشنهاد” برابرنهاد “پیش برنهش”، برای “متافیزیک” واژه “متاگیتیک” و یا برای استتیک واژه “زیباحسیک” را برگزید و به کار بست.

معادل‌ها و برابر نهادهای ادیب‌سلطانی و شیوه نگارش او به رغم پاکیزگی و وفاداری تام و تمام به متن اصلی، اغلب آسان‌خوان نیستند و در مورد میزان فایده و نیز امکان رواج یا عدم رواج آن بحث‌های زیادی درگیر بوده است.

میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی، پزشک، فیلسوف، زبان‌شناس، نقاش، نویسنده و مترجم متون مهم ادبی و فلسفی روز بیستم مهرماه ۱۴۰۲ (۱۲ اکتبر ۲۰۲۳) در تهران درگذشت.

ادیب میرشمس‌الدّین ادیب‌سلطانی به هنگام مرگ ۹۲ ساله

میرشمس‌الدّین ادیب‌سلطانی (۲۱ اردیبهشت ۱۳۱۰ – ۲۰ مهر ۱۴۰۲) پزشک، مترجم، نویسنده و فلسفه‌پژوه ایرانی بود. او مترجم منطق ارسطو، سنجش خرد ناب کانت، رساله‌ی منطقی-فلسفی ویتگنشتاین و همچنین برخی از آثار دیگر به زبان فارسی بود.

نگاهی به زندگی ادیب میرشمس‌الدّین ادیب‌سلطانی

میرشمس‌الدّین ادیب‌سلطانی، چهارمین فرزند زین‌العابدین ادیب‌سلطانی و بتول‌آغا، در خانواده‌ای شناخته‌ شده و اهل ادب و شعر، در سال ۱۳۱۰ و در محلّه‌ی قلمستان تهران زاده شد. در دانشنامه‌ی دانش‌گستر آمده ‌است که او در بروجرد چشم به جهان گشود.

پدر و مادرش از سر علاقه به خواجه شمس‌الدین حافظ شیرازی، نام «میرشمس‌الدین» را بر او نهادند. به‌واسطه‌ی شغل پدر، کودکی او تا پیش از ورود به مدرسه در بروجرد، سنندج و زنجان گذشت.

او در کودکی زبان فرانسه را با کتاب دست دومی و بدون معلم و زبان انگلیسی را از رادیو بی‌بی‌سی آموخت. ولی بعدها به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، یونانی، عربی، ایتالیایی، روسی، عبری، ارمنی، لاتین، فارسی میانه، پارتی، اوستایی و زبان‌های پارسی باستان تسلط یافت.

زبان فرانسوی را در کودکی، با کتاب دست‌دوّمی به نام فرانسه بدون معلّم آموخت و زبان انگلیسی را از رادیو بی‌بی‌سی فرا گرفت. او در سال ۱۳۲۲ به دبیرستان رفت و در همین ایّام نیز به سازمان جوانان حزب توده‌ی ایران پیوست.

به‌گفته‌ی برادرش، او در این زمان کتاب‌های لنین و استالین را می‌خواند که از شوروی به ایران می‌آمد و این کشور را می‌ستود. به‌علاوه کتاب‌های مارکس و انگلس را نیز می‌خواند.

او، پس از اتمام شش سال متوسّطه، در سال ۱۳۲۸ وارد دانشکده‌ی طبِّ دانشگاه تهران شد و دکترای پزشکی خود را از دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه تهران دریافت کرد. در روز هشت آبان ۱۳۳۰ بعضی از دانشجویان در جلسه‌ی هفتگی شورای دانشگاه، ازجمله میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی، با مسدود کردن راه‌های ارتباطی به این جلسه اعلام کردند که، تا زمانی که اعضا خواسته‌های دانشجویان را به رسمیت نشناسد، اجازه‌ی هیچ خروجی به آن‌ها نمی‌دهند. پس از این واقعه بعضی از دانشجویان توده‌ای گروگان‌گیر از دانشگاه اخراج شدند، امّا اخراج شامل حال میرشمس‌الدین نشد. در سال ۱۳۳۰ به شکل ناگهانی به هند رفت. مدّتی بعد برای ادامه‌ی تحصیل در زمینه‌ی روان‌پزشکیِ بالینی و تحقیقات بیوشیمی به شهر وین رفت و، بعد از گذران چند دوره‌ی تحصیلی در آن‌جا، دستیار پروفسور هافمن، یکی از سرشناس‌ترین روان‌پزشکان آن ایّام، شد.

او در سال ۱۳۴۰ برای دیدار خانواده به ایران بازگشت، و دیگر به دانشگاه وین نرفت؛ بنابراین تحصیلاتِ رشته روان‌پزشکی‌اش را نیمه‌کاره رها کرد و به لندن ره‌سپار شد و پس از مدتی زندگی فرهنگی در لندن به تهران برگشت و به لندن رفت. از آن پس، اطلاع زیادی از زندگی او در دست نیست.

این‌بار او از حزب توده فاصله گرفته ‌است. در تهران میرشمس‌الدین به تدریس زبان انگلیسی در بریتیش کانسل روی آورد. به‌خلاف روش مشخص تدریس در این مؤسسه، میرشمس‌الدین بر اساس روش خاص خود تدریس می‌کرد و حتی گاهی اوقات غلط‌هایی از کتاب‌های درسیِ انگلیسی وارداتی می‌گرفت که به مذاق مدیران مؤسسه خوش نمی‌آمد.

در سال ۱۳۴۶ به‌پیشنهاد کریم امامی، سرویراستار کتاب‌های غیرِدرسی در مؤسسه‌ی انتشارات فرانکلین تهران می‌شود.

در این دوران کم‌کم پرسش از چگونگی جایگزینی اصطلاحات مناسب به زبان فارسی در ذهن او شکل می‌گیرد؛ پرسشی که تا پایان عمر همراهِ او بود. با کار بر روی واژگان، توجه او به خط و شیوه‌ی نگارش فارسی جلب شد.

دو اثر درآمدی بر چگونگی‌یِ شیوه‌ی خطِّ فارسی و راهنمای آماده ساختن کتاب حاصل این دوران هستند. در سال ۱۳۵۶ از انتشارات فرانکلین بیرون می‌آید و به ترجمه‌ی آثار ادبی و فلسفی می‌پردازد.

بااین‌همه، اطّلاعات اندکی از زندگی و احوال او موجود است. وی به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، یونانی باستان، عربی، ایتالیایی، روسی، عبری، ارمنی، لاتین، پارتی، اوستایی، پارسی میانه و پارسی باستان تسلّط داشت.

برادر بزرگش، میرمهدی، معمار، دیگر برادرش، شریف، از اقتصاددانان نامدار و یگانه خواهرش، ممتاز، پزشک داروساز بود. از مادر میرشمس‌الدین، بتول‌آغا، دو دیوان شعر چاپ شده ‌است.

این روشنگر سیاسی که خود را متعهد به آزادی و عدالت می‌دانست، در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) اثری با عنوان “مسئله چپ و آینده آن” به زبان انگلیسی منتشر کرد که بیشتر خطاب به چپ جهانی آینده است.

ادیب‌سلطانی در این کتاب با ارج‌گذاری بر اندیشه‌های کارل مارکس و فریدریش انگلس، با تجربه‌گیری از سرنوشت و زوال اتحاد جماهیر شوروی معتقد است که مارکسیست‌ها باید در اصول اعتقادی‌شان از تمایلات ایمانی و مذهبی‌وار اجتناب ورزند و نفرت از “راستگرایان” را در خود خنثی کنند.

علاوه براین، چپ جهانی باید در مبارزه طبقاتی‌اش از حذف محافظه‌کاران انصراف جوید، زیرا حضور “راست” در جامعه برای سلامت فکری و اخلاقی چپ از ضرورت برخوردار است.

آثار دکتر میرشمس‌الدّین ادیب‌سلطانی:

ادیب‌سلطانی آثار ترجمه‌کرده‌اش را مستقیماً از زبان مبدأ به فارسی برگردانده است. روشِ او را در ترجمه و نوشتار، نمی‌توان کاملاً سره‌نویسی نامید، زیرا وام‌واژه‌های بسیاری در آثارش یافت می‌شود.

یکی از رویکردهای او در ترجمه و معادل‌سازی برایِ واژگان، روش شکستنِ واژه‌های زبان‌های اروپایی از نظرِ تک‌واژشناسی و چسباندن برابرهای آن تک‌واژها در زبانِ فارسی نو و میانه و باستانی به یکدیگر است و با این‌حال، آثار او در میان مردم و خوانندگان، به استفاده‌ی گسترده از واژگان فارسی مشهور است.

ادیب‌سلطانی باور دارد که برای برزیستن زبان پارسی در جهان دانش و فنّاوری، چاره‌ای جز بهره بردن از همه‌ی توان زبان فارسی و هم‌خانواده‌هایش (مانند اوستایی) و نیاکانش (پارسی باستانی و پارسی میانه) نیست.

این‌گونه روش ترجمه از جانب برخی تشویق و از جانب برخی دیگر نیز نقد شده‌است. منتقدان ترجمه‌های او از آثار فلسفی باور دارند که ادیب‌سلطانی در ترجمه‌ی این آثار نثری دشوارفهم به کار برده و به «زبان‌سازی یا اختراع زبانی» دست یازیده‌است. این منتقدان ترجمه‌های او از آثاری را که نام برده‌اند، «وفادار به متن ولی غیرقابل‌فهم» خوانده‌اند.

تألیف‌ها ادیب میرشمس‌الدّین ادیب‌سلطانی:

The Question of the Left and Its Future: Notes of an Outlooker. Hermes Publishers, Tehran, 2010. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۶۳۶۴۰۱

Topics in Decision Problem. Amir Kabir Publishers, Tehran, 2013. شابک ۹۷۸−۹۶۴−۰۰−۱۴۹۵−۰

پژوهشی در پیرامون مسئلهٔ تصمیم در منطق: طرح چند خوارزمیک تحلیلی-معنایی. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۳. شابک ۹۶۴−۰۰−۰۰۶۸-x

درآمدی بر چگونگی‌یِ شیوهٔ خطِّ فارسی. تهران: انتشارات امیرکبیر: ۱۳۵۴؛ ویراست دوّم: ۱۳۷۱؛ ویراست سوّم: ۱۳۷۸.

راهنمای آماده ساختن کتاب: برای مؤلّفان، مترجمان، ویراستاران، کتابداران، ناشران، چاپخانه‌ها و دوستداران کتاب. تهران: ۱۳۶۵؛ ویراست دوّم: ۱۳۷۴؛ ویراست سوّم: ۱۳۸۱.

رساله‌ی وین: بازنمود و سنجش مکتب فلسفی تحصل‌گروی منطقی یا آروین‌گروی منطقی حلقهٔ وین. تهران: وزارت فرهنگ و آموزش عالی، بنیاد فرهنگ و هنر ایران، مرکز ایرانی مطالعهٔ فرهنگ‌ها، ۱۳۵۹.

ترجمه‌ها دکتر میرشمس‌الدّین ادیب‌سلطانی عبارتنداز:

ارسطو، منطق ارسطو (ارگانون)، تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۷۸؛ ویراست دوّم: ۱۳۹۰.

لودویگ ویتگنشتاین، ویراست دو زبانهٔ رسالهٔ منطقی-فلسفی، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۹

برتراند راسل، جُستارهای فلسفی، تهران: انتشارات امیرکبیر: ۱۳۶۳؛ ویراست دوّم: ۱۳۸۷.

ویلیام شکسپیر، ویراستهٔ هرولد جنکینز، سوگ‌نمایش هملت شاهپور دانمارک، تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۸۵.

ایمانوئل کانت، سنجش خرد ناب، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲؛ ویراست دوّم: ۱۳۸۳.

داوید هیلبرت و ویلهلم آکرمان، بنیادهای منطق نگریک، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۰.

ویلیام شکسپیر، سوگنمایش شاه ریچارد سوم، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۹.

ویلیام شکسپیر، بودن یا نبودن: تک‌گفتار هملت در سوگنامهٔ هملت شاهپور دانمارک سرودهٔ ویلیام شیکسپیر. تهران: نشر نی، ۱۳۷۵.

لودویگ ویتگنشتاین، رسالهٔ منطقی-فلسفی، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۱.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *