در شرمساری اهل وطن!

کد خبر: 46078

ای معلمان! ای بزرگوار زنان و بزرگ مردان، ای فرهنگیان، فرهنگ‌سازان، در ساحت کبیرتان شرمساریم از ستمی که بر شما می‌رود، و سرافکنده‌ایم از تحقیری که بر ما می‌رود‌ وقتی شما تقدیر و تقدیس نمی‌شوید.

یادداشتی از محسن عباسی‌فرد در پایگاه تحلیلی‌- خبری درسانیوز؛ امروز دوشنبه اول بهمن ۱۴۰۳ گروهی از فرهنگیان بازنشسته سال ۱۴۰۲ با تجمع در مقابل وزارت آموزش و پرورش در تهران، خواستار تسریع در پرداخت باقیمانده پاداش خود شدند که بواسطه بکارگیری اسپری فلفل تعدادی از فرهنگیان از ناحیه چشم و گلو آسیب دیدند.

فرهنگیان شعار می‌دادند: نیروی انتظامیبه هوش باش، معلمیم نه اوباش

اگر صدا و سیما و امامان‌ جمعه شب و روز تبلیغات کنند که در این پنج دهه چه دستاوردها که حاصل از کِشته خویش برداشت کرده‌ایم، من یکی باور نمی‌کنم.
ایران تا اطلاع ثانوی هیچ سوژه افتخاری ندارد، وقتی معلمانش مکرر به خیابان می‌آیند و پول و حقوق معوقه خود را مطالبه می‌کنند که کمتر از بسیاری از سازمانهاست و بدتر از هر جا قطره چکانی به فرهنگیان پرداخت می‌شود.
ناخرسندی معلمان به اندازه ناخرسندی کل آحاد کشور مهم و همان قدر مایه سرافندگی مقامات و مدیران است.
معلمان گل سرسبد هویت ملی ما هستند و مقام و منزلت‌شان از همه روحانیان و صنعت‌گران و پزشکان و نظامیان و کارآفرینان بالاترست.
عادت مالوف من در شهرم دست‌بوسی معلمانم است، گاه غافلگیرشان می‌کنم و گاه هوشممدانه مرا ازین کار باز می‌دارند.
ایران باید دست‌بوس معلمانش باشد.با اینکه در سبب‌سازی این بساط شرمندگی نقشی ندارم، ولی به عنوان یک شهروند و به عنوان یک دانش آموز ایرانی تا آخر عمر شرمنده همین یک روز و یک صحنه در وطنم هستم، حتی اگر فرض کنیم پیش ازین چنین نبوده است و یا پس از این هم تکرار نخواهد شد.
ای معلمان! ای بزرگوار زنان و بزرگ مردان، ای فرهنگیان، فرهنگ‌سازان، در ساحت کبیرتان شرمساریم از ستمی که بر شما می‌رود، و سرافکنده‌ایم از تحقیری که بر ما می‌رود‌ وقتی شما تقدیر و تقدیس نمی‌شوید.
ما را ببخشید! ما مستحق هر نفرین و لعنت‌ایم، وقتی شما در حزن و عُسرت‌اید!

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *