یادداشتی از محسن عباسیفرد در پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ راهاندازی تلویزیون فارسی ترکیه(تی آر تی) و خواب مسوولان ایرانی.
در حالی که مسوولان ایرانی بر انحصار داخلی رادیو تلویزیون اصرار دارند شبکههای تلویزیونی خارجی یکی پس از دیگری افتتاح میشوند.
به تازگی شبکه فارسی زبان تلویزیون دولتی ترکیه (تی آر تی فارسی ) راهاندازی شد.
بعداز شبکههای فارسی زبان بیبیسی و صدای امریکا، تی آر تی فارسی، سومین شبکه تلویزیونی فارسی زبان است که از سوی دولتها و کشورهای دیگر راهاندازی میشود.
دیگر شبکههای تلویزیونی فارسی زبان موجود در خارج از ایران، یا متعلق به بخش خصوصیاند یا به صورت علنی و رسمی متعلق به دولتها و کشورهای دیگر نیستند.
تی آر تی برخلاف این دو شبکه، در کشور همسایه است و در نتیجه، هم دسترسی بیشتری به ایران دارد و هم ارتباطات میان دو کشور و دو جامعه ایران و ترکیه، قابل مقایسه با دو مورد قبلی نیست.
شناخت از جامعه ایران در میان سازمان رادیو تلویزیون ترکیه هم به مراتب بیش از انگلیس و امریکاست.
مدیرعامل سازمان رادیو تلویزیون دولتی ترکیه (تی آر تی) در مراسم راهاندازی شبکه فارسی زبان تی آر تی ضمن اینکه برخلاف صدای امریکا و بیبیسی ، تی آر تی در ایران دفتر و خبرنگار دارد. البته تی آر تی ترکیه دفتر دارد و نه تی آر تی فارسی. هنوز مشخص نیست آیا ایران به تی آر تی فارسی هم مجوز فعالیت در ایران میدهد یا خیر.
فعالیت شبکه تلویزیونی تی آر تی فارسی دو حالت خواهد داشت. حرفهای یا غیرحرفهای. در هر دو صورت، راهاندازی تی آر تی فارسی، حتماً در فضای رسانهای و کلی ایران، زلزلهای به وجود خواهد آورد. زلزلهای به مراتب بزرگتر از زلزلهای که راهاندازی تلویزیون بیبیسی فارسی در سال ۱۳۸۷ ایجاد کرد.
در حالی کشور همسایه ایران یعنی ترکیه، شبکه تلویزیونی به زبان فارسی راهاندازی میکند و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در خارج از کشور فعالیت میکنند اما در ایران همچنان با انحصار در این حوزه روبهرو هستیم.
راهاندازی شبکههای رادیو تلویزیونی توسط بخش خصوصی ایران ممنوع است و صداوسیما همچنان در این بخش، انحصار را در دست دارد.
گرچه اندک اندک و گام به گام، اینترنت و محصولات اینترنتی از پادکست و پیامرسانها تا شبکه اجتماعی و شبکه نمایش خانگی، این انحصار صداوسیما را کنار میزنند و آن را بیمعنی میکنند اما همچنان رادیو تلویزیون خصوصی نداریم و لذت و فواید آن هم بیبهرهایم.
اینکه در قرن ۲۱ و در حالی که کل تلویزیون و شبکه تلویزیونی هم کمکم در حال خروج از جهان رسانهای هستند اما در ایران این ممنوعیت و انحصار پابرجاست خود از وقایع طنزآمیز دنیای امروز است.
اینکه در منطقه، همه کشورها، شبکههای خصوصی رادیو تلویزیونی دارند جز ایران، نشانهای از فقر و عقبماندگی وضعیت رسانهای ایران است.
مسوولان هم اقدامی برای رفع این ممنوعیت نمیکنند و از باب اینکه حرف مرد یکی است همچنان بر این انحصار و ممنوعیت اصرار دارند.
صداوسیما تاکنون نتوانسته به نیازهای اطلاعرسانی و سرگرمی مردم ایران پاسخ درخور و مناسب داشته باشد. زین پس هم نخواهد داشت داشت. اما کارکرد نامناسبت صداوسیما از یک سو و از سوی دیگر نبود شبکههای رادیو تلویزیونی خصوصی، جای خالی را برای بازیگری رسانههای فارسی زبان خارج از کشور باز میکند.
اشاره به این نکته مهم است: در هیچ کشوری، هیچ رادیو تلویزیون دولتی نمیتواند خواستههای مردم را تأمین و رضایت آنان را کسب کند.
این اصل بدیهی است که اگر کشوری رسانههای متنوع، بیطرف و مستقل داشته باشد که بتوانند آزادانه به فعالیت حرفهای خود بپردازند چشم مردم دیگر به سمت رسانههای خارج از کشور نخواهد رفت چرا که از سوی رسانههای داخلی تأمین میشوند.
اگر مردم کشوری از رسانههای داخلی، اشباع شدند حتماً نیازی به رسانههای خارجی برای اگاهی از اتفاقات داخلی کشور خود نخواهند داشت.
ژاپن، کرهجنوبی، انگلیس و امریکا مواردی از این مثال هستند که راهاندازی رسانه از جمله رادیو تلویزیون خارجی برای مردم این کشورها بیفایده است چون به لحاظ رسانههای داخلی تأمیناند.
جدیدترین مورد هم حوادث سوریه و سرنگونی حکومت بشار اسد است که صداوسیما یا سکوت میکند یا بخش عمده خبرها را پوشش نمیدهد یا درگیر تناقضات داخلی خود است که بالاخره یک گروه را تروریست بنامد یا گروه مسلح یا مخالفان مسلح. حوادث سوریه برای هزارمین بار، ناتوانی صداوسیما را در بخش اطلاعرسانی نشان داد.
صداوسیما نه خود توانایی و امکان پوشش حرفهای حوادث را دارد و نه اجازه میدهد دیگری با راهاندازی شبکه رادیو تلویزیونی، چنین کند. پس این کاملاً طبیعی است که شکاف بزرگی به وجود میآید. شکافی که دیگران از آن بهره میبرند.
البته نکته مثبت ماجرا در این است که با وجود همه نقاط منفی و اشکالات اما ترکیه به لحاظ فضای رسانهای از ایران جلوتر است. راهاندازی تی آر تی فارسی در هر حال میتواند اتفاق مثبتی باشد از آن جهت که برای صداوسیما، زمینه آموزش و تغییرات مثبت اجباری را فراهم میکند.
همانگونه که قبل از این هم، راهاندازی و فعالیت شبکههای بیبیسی فارسی، من و تو و ایران اینترنشنال با همه تلخیها برای مسوولان، زمینه تغییرات مثبت را در صداوسیما ایجاد کردند.
آیا وقت آن نرسیده مسوولان از خواب بیدار شوند و متوجه فاجعهای شوند که انحصار و ممنوعیت شبکههای رادیو تلویزیونی در ایران ایجاد میکند؟