یادداشتی از محسن عباسیفرد در پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ آقای مسعود پزشکیان! با این دستفرمان گره زندگی مردم کورتر میشود!
معتقدم در صورت کار کارشناسی تا حد زیادی قابل اصلاح است. فقط کافی است، در سیاست خارجی تجدیدنظر کنیم و در مدیریت داخلی هم واقع بین باشیم و در عمل، اولویت اصلی را تلاش برای کاهش مشکلات بدانیم!
اما روند صعودی تورم در ایران که از اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ و با خروج آمریکا از برجام شدت گرفت، همچنان مهارناپدیر به نظر میرسد. به طوری که مردم دغدغه صاحبخانه شدن را به کل کنار گذاشتهاند و برای تأمین ابتداییترین هزینههای روزمره دشواری زیادی تجربه میکنند.
این وضعیت بغرنج در حالی است که اقتصاد ایران برای ترمیم به برچیده شدن تحریم، اصلاح ساختار مدیریت داخلی و … احتیاج دارد.
البته با تحولات غیرمنتظره در عرصه اداره کشور، بارقه ای از امید در لایههای مختلف جامعه مشهود بهنظر میرسد. باید دید، پزشکیان و دولتمردانش میتوانند در فضایی که هم تنش منطقهای در اوج قرار دارد و هم موانع داخلی همچنان از فعالیت مطلوب رقیب ممانعت به عمل میآورند، در هدف مهم و دشوار گرهگشایی میتواند به توفیق برسد یا …؟
هرچند که مهمترین شاخص هر جامعهای وضعیت اقتصادی است. در واقع اگر مردم یک جامعه آرامش نسبی معیشتی داشته باشند، مسئولان میتوانند ادعای کارآمدی داشته باشند. اگر هم جامعهای درگیر گرفتاریهای مالی باشد، هیچ موضوعی نمیتواند به عنوان دستآورد مطرح شود.
اما مردم ایران چندیم سال است با مشکلی به نام تورم و کاهش قدرت خرید دست و پنجه نرم میکند که این معضل در ادوار مختلف شدت و ضعف متفاوتی را تجربه کرده است. هرچند اینکه قیمت مسکن در عرض چند سال بالای ۳۰۰ درصد گران شود یا اقلام مصرفی سیر صعودی چند برابری را تجربه کنند، به قاعده پدیدهای است که با هیچ متر و معیاری توجیه نخواهد شد.
البته بعد از روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان میتوان نشانههایی از تغییر و البته اصلاح امور نمایان است که امیدوارم همه امور در این دولت ختم به خیر شود.
ولی ناگفته پیداست، تحریمهای بینالمللی هم در نابسامانی اقتصادی سهم و نقش انکارنشدنیای دارند. یعنی تا زمانیکه سیاست کلی اصرار به تقابل با غرب باشد، چارهای جز تحمل تهدیدهای بینالمللی نداریم تا همچنان در بازار جهانی اقتصاد حضوری حداقلی داشته باشیم، بانکهای مان نتوانند با سیستم بانکی دنیا داد و ستد کنند، از ابزار لازم برای رونق تولید محروم شویم و … که این موارد نتیجهای جز کورتر شدن گرههای اقتصادی ندارد.
مسالهای که در کنار مسائل بیرونی، اقتصاد کشور را بحرانی کرده است، چیزی جز این نیست که نظام مدیریتی در ایران شدیدا به تصمیمهای غیرکارشناسی و گزینشهای رابطه ای دچار است که امیدوارم، حالا که مسعود پزشکیان وعده وفاق و همچنین رویکرد کارشناسی در اداره امور داده است، مشکلات حتی المقدور کمرنگ تر شوند تا جامعه بتواند نفسی تازه کند.
این شرایط نگران کننده که ذهن جامعه را مشوش کرده است، در صورت کار کارشناسی تا حد زیادی قابل اصلاح است. فقط کافی است، در سیاست خارجی تجدیدنظر کنیم و در مدیریت داخلی هم واقع بین باشیم و در عمل، اولویت اصلی را تلاش برای کاهش مشکلات بدانیم و به هنگام تصمیمگیری سیاسی کاری نکنیم تا مردم بالاخره حتیالمقدور به آرامش معیشتی برسند.