آرین عباسیفرد گزارشگر و مرتجم پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز: سقوط پوتین ممکن است، اما محتمل نیست. با این حال، تقریباً اجتنابناپذیر است که اگر این اتفاق بیفتد، فردی به همان اندازه ناخوشایند و به همین ترتیب متعهد به جنگ جایگزین او شود.
مرگ یوگنی پریگوژین، رئیس واگنر و واکنش معمولی ولادیمیر پوتین، رقابت، تلخی و نزاع درونی در هرم قدرت در روسیه را برجسته میکند با این وجود به نظرم می رسد هنوز زود است که بخواهیم تحولات درونی کرملین را به عنوان تغییرات بنیادین قلمداد کنیم.
به نظر میرسد با وجود تمامی نزاعهای آشکار و پنهان، جنگ پوتین همچنان ادامه خواهد یافت. باید به این نکته توجه شود که حمله تابستانی اوکراین خسارات قابل توجهی را به ویژه به ذخایر و مراکز لجستیکی روسها وارد کرد، اما باید اعتراف کنیم که این حملات به اهداف اصلی خود دست نیافت. مهمترین مورد اینکه شهر «ملیتوپل» به عنوان یک حلقه ارتباطی کلیدی برای روسیه همچنان در کنترل روسهاست.
این عدم موفقیت برای ولودیمیر زلنسکی در کییف و برای حامیان غربی او مشکلات جدیتری ایجاد خواهد کرد.در جبهه غرب و علیالخصوص آمریکا بر روی این ضد حملات بیش از حد مانور داده شد و مقامات واشنگتن به دولتهای اروپایی گفتند که اگر میلیاردها دلار تسلیحات پیشرفته در اختیار اوکراین قرار دهند، ارتش این کشور میتواند به یک پیروزی قاطع مقابل روسیه دست یابد.
من هرگز این داستان آمریکایی را باور نکردم و بسیاری از همکاران و دوستان نظامی آگاه من هم در دو طرف اقیانوس اطلس با من همنظر بودند.
آنان از زمستان گذشته استدلال کردهاند که روسها دفاع عمیقی ایجاد کردهاند که مهمترین این اقدامات ایجاد میادین بزرگ مین بود.به وسیله این لایههای دفاعی بالطبع اوکراینیها نمیتوانند امیدوار باشند که خواهند توانست از آنان عبور کنند.
علاوه بر این، فرماندهان اوکراین، با همه شجاعت و نبوغ خود، فاقد مهارت برای انجام نبردهای بزرگ هستند.
بر اساس خواندهها و شنیدههایم، من فکر میکنم که صرفنظر از سلاحهایی که غرب ارائه میکند، اوکراین هیچ چشمانداز واقعبینانهای برای پس گرفتن کریمه یا شرق دونباس از طریق اقدام نظامی نخواهد داشت. چنین سخنانی باعث میشود که من و مفسران همفکر من را به عنوان «مماشات کننده» مورد نکوهش قرار دهند.
آنان میگویند: «چگونه میتوانیم اجازه دهیم تجاوز روسیه موفق شود؟ ما مدیون اوکراینیهای شجاع هستیم و از آنان حمایت کنیم.» موافقم! جلوگیری از کسب پیروزی روسها، یک علاقه حیاتی نسلی است.
آمریکاییها و اروپاییها به طور یکسان باید به یکدیگر یادآوری کنند که تهاجم به اوکراین و هر آنچه پس از آن رخ داده است از جمله جنایات، تجاوز، کودک ربایی و بمب گذاریهای تروریستی جنایت علیه بشریت است. اما این بدان معنا نیست که ما باید از تفکر واهی و استراتژی فانتزی خود دفاع کنیم و چشم بر مورد محدودیت های موجود ببندیم.
البته باید یادآوری کنم که هیچ یک از موارد فوق نباید نشان دهنده تمایل به تسلیم شدن در برابر روسیه یا تشویق اوکراین به انجام این عمل باشد. برعکس، چالش تاریخی ما در این برهه حفظ اراده غرب و مهمتر ازهمه ایالات متحده برای ادامه دادن کمکهای میلیارددلاری و یورویی نظامی و نقدی به اوکراین است.
اکنون این نبرد بیش از حد طول کشیده است و بپذیریم تا زمانی که برای هر دو طرف آشکار نشود که هیچ کدام نمی توانند در میدان نبرد پیروز شوند، صلح برقرار نمی شود.
پوتین دست به یک قمار بزرگ زده و به مردمش گفته است که در مقابل غرب که رو به افول میرود صبر، قدرت و جرأت بیشتری به خرج دهند.
ما باید به او ثابت کنیم که اشتباه میکند. اگر ما موفق به انجام این کار نشویم واگر به اوکراین خیانت کنیم نه تنها پوتین، بلکه ظالمان در همهجا به این نتیجه خواهند رسید که تجاوز هزینه ندارد.
آنان کاری را که روسیه در اوکراین انجام داده است، نه تنها از طریق زندگی ما، بلکه از طریق زندگی فرزندانمان، بارها و بارها و بارها تکرار خواهند کرد. ما نباید صرفاً به این دلیل که تهاجم تابستانی اوکراین به نتیجه قطعی نرسید، تسلیم غم و اندوه شویم.
درس بزرگ جنگهای مدرن بین دولتهای صنعتی قدرتمند این است که مقدار وحشتناکی از مرگ و کشتار باید قبل از غلبه یک طرف یا طرف دیگر اتفاق بیفتد. به ندرت، یا هرگز، یک راه حل سریع در میدان جنگ وجود دارد.در ۱۸ ماه گذشته، برخی ارزیابی های خوش بینانه در مورد ضعف روسیه انجام شده است.
مفسران ظاهراً معتبر به ما گفته اند که تحریمها کرملین را به زانو در می آورد. اینکه مردم روسیه از جنگ پوتین حمایت نمیکنند و ارتش روسیه در شرف فروپاشی است یا اگر به اوکراینی ها جنگنده پیشرفته و تانکهای لئوپارد داده می شد، مانند چاقویی که از کره میگذرد، از دفاع روسیه عبور میکردند حرف هایی بود که زده شد و به واقع با گذشت زمان اثبات کرد که این اظهارات سرابی بیش نبودهاند.
تحریمها به روسیه آسیب میزند، اما از آنجایی که بسیاری از مردم آن کارمند دولت هستند، پوتین میتواند از آنان در برابر سقوط استانداردهای زندگی محافظت کند.
روسیه به نسبت جمعیت ۱۴۰ میلیونی خود نسبت به جنگهای محکوم به شکست دهه ۱۹۵۰ فرانسه برای حفظ مستعمرات خود در خارج از کشور، نیروهای نسبتاً کمتری را به این درگیری متعهد کرده است. با این حال، پوتین در متقاعد کردن روسها مبنی بر اینکه آنان درگیر مبارزهای وجودی علیه تهاجم غرب هستند، از موفقیت چندانی برخوردار نبوده است.
موجهای جدید خدمت اجباری نظامی، فرار جمعی از روسیه را موجب شد.هراندازه که برخی از ناظران کرملین ادعای دانش درونی داشته باشند، هیچکس از جمله سازمانهای اطلاعات غربی نمی داند در درونی ترین دایره قدرت روسیه چه می گذرد.
پیشبینیهای دیوانهوار خوش بینانهای که در ماه ژوئیه پس از شورش مختصر واگنر کاپو یوگنی پریگوژین انجام شد، بر این موضوع تأکید داشت.
تنشهای بیتردید بین کرملین و روسای ارتش روسیه ممکن است هنوز یک تحول جدی داخلی را تسریع کند، اما مرگ پریگوژین بر سرنوشت احتمالی هر رقیب پوتین دلالت میکند.
سقوط پوتین ممکن است، اما محتمل نیست. با این حال، تقریباً اجتناب ناپذیر است که اگر این اتفاق بیفتد، فردی به همان اندازه ناخوشایند و به همین ترتیب متعهد به جنگ جایگزین او شود.
آندره آ کندال-تیلور و اریکا فرانتز، ناظران آمریکایی روسیه، در آخرین شماره نشریه فارین افرز به انصاف در مورد جانشین پوتین میگویند: سابقه گذار سیاسی که به دنبال خروج رهبران اقتدارگرای دیرینه رخ میدهد، فضای کمی برای خوشبینی فراهم میکند.
راه رسیدن به روسیه بهتر نه تنها باریک نیست بلکه خائنانه تعریف شده است. اگر دیده میشد که روسیه در اوکراین شکست مطلق را متحمل میشود، پوتین احتمالاً برکنار میشد.
روسها همیشه به ظرفیت خود برای تحمل درد افتخار میکنند و این ویژگی ملی در چارچوب جنگ اوکراین مشهود است.
غرب باید تمایل خود را برای ادامه تسلیحات و تأمین مالی اوکراین به طور نامحدود اعلام کند و تنها در صورتی و زمانی که روسها باور داشته باشند که ما این کار را انجام خواهیم داد و هیچ چشماندازی برای پیروزی نیروهایشان در میدان نبرد نبینند میتوان به گفتگو امیدوار بود.
امروز پوتین همچنان متعهد به دستیابی به هژمونی بر اوکراین است.
مکس هیستینگز منبع: واشنگتن تایمز – مترجم: آرین عباسیفرد