محمدجواد لاریجانی رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی امروز در اولین پیش نشست همایش بین المللی حقوق ملت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری حضرت آیتالله العظمی خامنهای اظهار کرد: «جمهوری اسلامی یک شیء نیست که ما بهعنوان یک ساختمان تمامشده به آن نگاه کنیم؛ بلکه این یک تجربه اجتماعی و یک واقعیت اجتماعی است که اصطلاحاً به آن “سوشیال فکت” میگویند. این پدیده دارای تولد، رشد و تحول است و بنابراین، یک پدیدهای در حال جریان است. این پدیده از آنجا آغاز شد که ملت ایران پس از انقلاب تصمیم گرفت یک نظم مدنی و سیاسی بر اساس عقلانیت اسلامی، منبعث از مکتب اهل بیت و سازوکار دموکراسی ایجاد کند. قانون اساسی ما به جهات مختلفی پرداخته است.
وی افزود: این پروژه، یعنی این طرح و این تجربه، بهطور حقیقی شروع شد و انقلاب زمینه را برای آن مهیا کرد. طبیعتاً این موجود اجتماعی در خلأ پیش نمیرود و تصور آن در بسترهای واقعی کنونی اهمیت دارد. این بسترهای واقعی تأثیر زیادی بر نحوه رشد این پدیده دارند. البته در اوایل انقلاب، تردیدهایی نسبت به این پروژه مطرح شد. مرحوم بازرگان و جمعی دیگر میگفتند که اسلام یک دین مندرس متعلق به هزار و خوردهای سال قبل است و نمیتواند با دنیای امروز، که مبتنی بر علم و تکنولوژی است، همخوانی داشته باشد و نظم اجتماعی جدیدی را ایجاد کند.
لاریجانی گفت:در مقابل، عدهای دیگر معتقد بودند که اسلام مندرس نیست، بلکه برای بخش خصوصی زندگی مناسب است. این دوگانه خصوصی-عمومی در تفکر افرادی مانند جناب آقای خاتمی و جریان اصلاحات مشاهده میشود. آنان بر این باورند که دین باید در عرصه خصوصی زندگی باشد و آثار و فواید خود را داشته باشد، اما زندگی مدنی باید بر اساس عقلانیت سکولار شکل بگیرد. البته تأثیر دین در این حوزه کاملاً قابل انکار نیست، اما از طریق افراد متدینی که مسئولیتهای اجتماعی را بر عهده میگیرند، باید تحقق یابد.
وی تصریح کرد: گروه سومی نیز وجوداشتند که میگفتند اسلام بسیار خوب است، اما نمیتوان آن را بهطور کامل پیاده کرد؛ به عبارتی، میگفتند اسلام خوب است، اما نمیشود آن را عملی کرد زیرا شرایط موجود اجازه تحقق آن را نمیدهد. امام خمینی (ره) پاسخ روشنی به هر سه گروه داشتند. ایشان میفرمودند که اگر هر چیزی قدیمی باشد، دموکراسی که از قبل از افلاطون وجود داشته، سنش از اسلام بیشتر است. بنابراین، قدیمی بودن به معنای مندرس بودن نیست. حتی در زمان پریکلس در یونان نیز نوعی دموکراسی وجود داشت که مردم در موضوعات مختلف گرد هم میآمدند و تنها حاکمان انتخاب نمیشدند.
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی بیان کرد: علاوه بر این، مکتب اهل بیت مکتبی خودجوش است و مسائل زمان را با مکانیزمهای اجتهاد و جهات دیگری که در آن وجود دارد، بررسی میکند. این مکتب اصلاً مکتب مندرسی نیست. همچنین، در تفکر غربی نیز مفهوم خصوصی بهطور کامل وجود ندارد. در کتابی که جزو پرچمداران بحث خصوصی-عمومی است، نوشته شده که این مفهوم در غرب اختراع شده تا کلیسا را از حاکمیت کنار بزند؛ بنابراین، این دوگانه چندان پایهای ندارد.
وی بیان کرد: در تفکر اسلامی مکتب اهل بیت، خصوصیترین جنبههای زندگی انسان مانند حب و دوستی نیز مورد توجه قرار دارد. بنابراین، خطکشی بین خصوصی و عمومی به سادگی امکانپذیر نیست. امام خمینی (ره) نیز فرمودند که میتوان با ایستادگی و تلاش، تمدن غربی را به چالش کشید. تمدن غربی دارای دستاوردها و شرایط جالبی است که هم مثبت و هم منفی هستند. ما باید واقعیتها را با دقت بررسی کنیم؛ زیرا این تجربهای که در جمهوری اسلامی آغاز شده، یک واقعیت اجتماعی مهم است.
لاریجانی بیان کرد: جمهوری اسلامی ادعای کوچکی نیست؛ بلکه حرفهای بزرگی برای گفتن دارد. ما میتوانیم یک جامعه مدنی کاملاً معقول و پیشرفته بسازیم که عقلانیت آن بر مبنای مکتب اهل بیت باشد و مکانیزم دموکراسی نمایندگی نیز در آن وجود داشته باشد. توفیقات بسیاری در این مسیر حاصل شده است، اما نکاتی هم وجود دارد که نشاندهنده ضعفهایی است که ما به آنها کمتوجهی کردهایم. ما باید به ساختار مدنی توجه بیشتری داشته باشیم؛ زیرا قسمتهای فنی و علمی واقعاً قابل توجه هستند. متأسفانه، توجه ما بیشتر به زمان انتخابات معطوف میشود و پس از آن فراموش میشود. در حالی که چرخدندههای زندگی مدنی بسیار مهم هستند و نیاز به توسعه و برنامهریزی دارند.»
وی ادامه داد: «این تجربه اجتماعی جمهوری اسلامی در یک بستر خالی از محتوا نیست. این تجربه، بهویژه در شرایط کنونی، تحت تأثیر تمدن غربی قرار دارد. تمدن غربی بر اساس تفکر سکولاریسم و لیبرالیسم بنا شده است. این سکولاریسم اصول پایهای جالب و جذابی دارد، اما ناتمام بودن و ناقص بودن آن، خود یک چالش محسوب میشود. اگر از یک متفکر غربی مانند جان راولز بپرسیم که این سیستم سکولار لیبرال که به دنبال آن هستی بر چه مبنایی است، او اصول چهار یا پنج اصل محوری را به شما عرضه خواهد کرد.
اسلامی با مسائل مختلفی روبرو هستیم که مربوط به نوع آزادیهاست و باید ریشه این مسائل را پیدا کنیم و راهحلهای درست برای آنها ارائه دهیم.
لاریجانی بیان کرد:یکی از چالشهای بزرگ ما این است که اگر شما آقا نباشید و وابسته باشید، کشور دیگری مسائل را حل میکند. اما اگر خودتان آقایی کنید، باید خودتان مسائل را حل کنید. به عنوان مثال، من سالها با مسائل حقوق بشر و غربیها در تماس بودهام و یکی از شیرینیهای جلسات این بود که برخی از افراد مانند مرحوم بازرگان پیشنهاد میکردند که برخی احکام اسلام را اجرا نکنیم تا حکومت اسلامی مستقر شود.
وی تصریح کرد:مرحوم شهید منتظری نیز بر این باور بودند که باید سازمان ملل را ترک کنیم زیرا آنها تشکیلات طاغوتی هستند و وقتمان را تلف میکنند. ما نامهای از وزارت خارجه خدمت حضرت امام نوشتیم و نظر ایشان را خواستیم. ایشان فرمودند که باید احکام اسلام را اجرا کنیم و نباید زیر بار فشارها برویم.
لاریجانی عنوان کرد:ایشان تأکید کردند که سازمان ملل متعلق به ماست و باید با صدای بلند حقایق را بیان کنیم. دیپلماسی ایران باید حضوری پرشور و قوی داشته باشد و حقایق را با صداقت بیان کند. در مورد مسائل بینالمللی نیز فرمودند که کارهایتان را ادامه دهید، هرچند مشکلاتی وجود دارد، ولی ایران همواره مورد حملههای مختلف قرار دارد.
وی بیان کرد: نظریاتی وجود دارد مبنی بر اینکه جمعیت قابل توجهی از خانمها تمایلی به داشتن حجاب ندارند. این پدیدهای است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. حال سؤال این است که چرا باید افراد مجبور به رعایت حجاب باشند؟ در فرهنگ غربی، اصطلاحی به نام ‘اخلاق عمومی’ابداع شده است. به عنوان مثال، در قانون آمریکا، اگر یک خانم رئیس یک شرکت بزرگ باشد و در دادگاه به دلیل نوع پوشش خود محاکمه شود، قاضی ممکن است او را محکوم کند و بگوید که شما با لباس خود به اخلاق عمومی آسیب میزنید.
به گفته وی؛ همچنین، در حادثهای با یک خانم در هواپیمای امریکن ایرلاین که لباس نامناسبی پوشیده بود، او را از هواپیما بیرون کردند و دادگاه پس از یک سال اعلام کرد که او نیت و آسایش عمومی را مختل کرده است. این مسائل نشاندهنده ریشههای عمیقتری هستند.
لاریجانی عنوان کرد:در کشور ما نیز برهنگی باید دارای حدودی باشد. من نمیخواهم بگویم که حجاب پیشکش، اما باید درباره حدود برهنگی در مجامع عمومی و مکانهای قابل دسترسی بحث کنیم. این موضوع به آزادی مربوط نمیشود، بلکه به شرایطی که در آن زندگی میکنیم، مرتبط است.
وی افزود:در مورد ارتداد نیز باید بگویم که این موضوع بسیار مهم است. فردی ممکن است به این نتیجه برسد که اسلام برای او قابل قبول نیست و از آن خارج شود. ارتداد انواع مختلفی دارد و شرایط سختی را میطلبد. حال سؤال این است که ما چگونه باید این مسئله را در جامعه فعلی خود مدیریت کنیم؟ من نمیخواهم از اسلام عقبنشینی کنم، بلکه میخواهم تأکید کنم که مسائل جدیتری در این حوزه وجود دارد.
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی تصریح کرد:ما باید نوری بر این مباحث بیفشانیم تا بتوانیم سیستم مدنی خود را از حالت کنونی خارج کنیم و با قاطعیت مسائل را تحلیل کنیم. قوانین باید بر اساس عقلانیت درونی سیستم ما تدوین شوند و انشاءالله از برکات این نشست بهرهمند شویم. برخی مسائل سیاسی نیز باید مطرح شوند تا نشان دهیم آیا با پایگاه فکری که در جمهوری اسلامی ایجاد کردهایم، میتوانیم به حل و فصل مشکلات بپردازیم یا خیر.