مرگ تدریجی مواریث فرهنگی

کد خبر: 47384

بناهای تاریخی نمایانگر ریشه‌های ما هستند و نشان می‌دهند که چه کسانی بوده‌ایم، چگونه می‌زیسته‌ایم و از چه مسیری به امروز رسیده‌ایم. بدون برخورداری ازین حافظه، دچار گسست فرهنگی خواهیم شد و نسل‌های بعدی هم بی‌ریشه‌ خواهند ماند.

مرگ تدریجی مواریث فرهنگی

یادداشتی از محمدصالح قنبری در پایگاه تحلیلی‌- خبری درسانیوز؛ خانه تاریخی آیت‌الله حاج سید احمد طالقانی(پدر جلال و شمس آل‌احمد) واقع در محله پاچنار تهران، در سال ۱۳۸۳ در فهرست آثار ملی ثبت شد و در سال ۱۳۸۵ برای مرمت و بازسازی در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار گرفت.

وزارتخانه مزبور هم این خانه را به سرمایه‌گذار منتخب خودش واگذار کرد تا عملیات مرمت را انجام دهد و کار تا تاریخ ۲۸/۲/۱۴۰۱ به پایان برسد. از طرف دیگر، چون این پروژه پس از ۱۸ سال به نتیجه‌ای نرسیده بود، لذا در اسفند ۱۴۰۲ موضوع در شورای اسلامی شهر تهران، مطرح و تصویب شد که این پروژه با حمایت شهرداری تهران احیا شود و در پاییز ۱۴۰۳ به بهره‌برداری برسد. قبل از ورود به بحث اصلی، باید به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا بناهای تاریخی مهمند و چرا باید آنها را مرمت و بازسازی کنیم؟ زیرا:

* بناهای تاریخی نمایانگر ریشه‌های ما هستند و نشان می‌دهند که چه کسانی بوده‌ایم، چگونه می‌زیسته‌ایم و از چه مسیری به امروز رسیده‌ایم. بدون برخورداری ازین حافظه، دچار گسست فرهنگی خواهیم شد و نسل‌های بعدی هم بی‌ریشه‌ خواهند ماند.

* بازدید از یک بنای تاریخی، بیشتر از خواندن ده‌ها صفحه کتاب، مؤثر و ارزشمند است و کودکان و نوجوانان با لمس واقعی تاریخ، بهتر یاد می‌گیرند و عمیق‌تر احساس هویت می‌کنند.

* بسیاری از بناهای تاریخی شاهکارهای معماری‌اند و با بی‌توجهی و تخریب آنها، بخش مهمی از گنجینه هنری و خلاقیت بشری از دست خواهد رفت.

* بناهای تاریخی جاذبه‌های مهم گردشگری‌اند و موجب جذب توریست، ایجاد شغل و درآمدزایی می‌شوند.

پرسش بعدی این است که چرا با وجود مزایای مزبور، موضوع مرمت و بازسازی بناهای تاریخی در کشور خودمان دچار چالش‌های مداوم و ظاهراً لاینحل است؟

مهم‌ترین چالش‌ها در این راستا عبارتند از: ضعف آموزش عمومی، بی‌توجهی فرهنگی، وجود تعارض بین نهادهای مسئول، کمبود منابع مالی، فقدان تخصص و آگاهی‌های کارشناسی و سرانجام و گرفتار شدن در دام مرمت‌های غیرعلمی و غیر اصولی.

متخصصان این حوزه معتقدند که راهکارهای فایق‌آمدن براین چالش‌ها عبارتند از: ۱) آموزش همگانی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی ۲) تربیت مرمتگر متخصص و متعهد ۳) جلب و افزایش مشارکت بخش خصوصی، البته همراه با نظارت دقیق و کافی، ولی نه مزاحم و خفه‌کننده ۴) تدوین قوانین مناسب و اجرای متعهدانه آنها برای حفاظت واقعی از مواریث فرهنگی و تاریخی.

حال ببینیم درین رابطه چه کرده‌ایم و به چه نتایجی رسیده‌ایم؟

سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران از وجود بحران در مرمت آثار تاریخی سخن گفته و به صراحت از حضور «دلالان» یاد کرده‌ است و واگذاری پروژه‌های مرمتی به «پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی».

یکی از مرمتگران بناهای تاریخی هم از فرایندهای معیوب در واگذاری پروژه‌های مرمتی گفته است: وقتی که مرمت آثار تاریخی به رقابت بر سر کمترین رقم مناقصه‌ها ختم می‌شود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود!

اخبار ناگوار تازه‌ای هم که شنیده می‌شوند، بی‌اعتنایی به تذکرات و راهکارهای علمی و دلسوزانه است و متقابلاً رفتن به دنبال نگاهی سطحی و سوداگرانه، یعنی اجاره دادن فضای بناهای تاریخی با عنوان‌های فریبنده‌ای مانند «نمایشگاه صنایع‌دستی» که عملاً نقض هویت اصلی بناها و ساختن بازاری برای فروش کالاهایی کاملاً بی‌ربط، همراه با نصب سازه‌های فلزی، یا چادرهای برزنتی با انبوه بنرها و تابلوها و تخریب منظر بناهای تاریخی است.

اما برگردیم به موضوع مرمت خانه پدری جلال و شمس آل‌احمد که قرار بود سه سال پیش به پایان برسد، ولی هنوز دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل!

به گزارش آنا، مسئول مرمت و احیای خانه پدری آل‌احمدها درباره علل تأخیر در اجرای پروژه، ضمن اشاره به مشکلات اخذ تأییدیه‌ها و دست‌اندازی‌های اداری، گفت: قرارداد ما برای سال ۱۳۹۹ بود و تأخیرهای لحاظ شده تأثیری در هزینه‌های ما که اکنون ۴۰۰ درصد بیشتر شده نداشت. هر روز هم با چالش جدیدی روبه‌رو می‌شویم.

وی ضمن اشاره به عدم دریافت وام برای عملیات ترمیم، افزود: صندوق احیا هر روز سنگی تازه جلوی پایمان می‌اندازد.

یک روز صورت‌وضعیت را بهانه می‌کند و یک روز ریزمتر می‌خواهد. یک روز می‌گویند دریافت وام ربطی به صورت‌وضعیت ندارد و یک روز چیز دیگری می‌گویند. گویی کارشناسان صندوق بهره‌برداری و احیای خانه‌ها و بناهای تاریخی، سلیقه‌ای عمل می‌کنند و استانداردی در این زمینه وجود ندارد!

بدون تردید، ادامه این روند نتیجه‌ای نخواهد داشت جز «مرگ تدریجی» میراث تاریخی و فرهنگی کشورمان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *