یادداشتی از پروفسور سیدحسن امین حقوقدان، ادیب، دانشمند و فیلسوف؛ کودتای انگلیسی آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲یعنی دخالت مستقیم دو دولت بیگانه در سرنگون کردن دولت ملی قانونی دکتر مصدق، لکه ننگین سنگینی در سیاست خارجی دولتهای پرنفوذ و قدرتمند جهان است که باعث استقرار حاکمیت فردی و استبداد مطلقه سلطنتی از مرداد ۱۳۳۲ تا بهمن ۱۳۵۷(و بعد استبداد دینی جایگزین استبداد سلطنتی در چهار دههاخیر) در ایران شد. بنابراین دولتهای مسئول کودتا اگر نه در محاکم رسمی بینالمللی، در دادگاه تاریخ و افکار عمومی محکوماند.
اکنون سالهاست با چاپ خاطرات کرمیت روزولت، تشریح طرح چکمه و ده سال پیش با آزادشدن اسناد محرمانه دولتی از مخازن طبقهبندی شده در ایالات متحده، چند و چون این کودتا برملا شده، و هیچمنصفی با مطالعه آن اسناد قادر به انکار تحمیل کودتا بر ملت ایران از سوی انگلیس و آمریکا نیست.
متاسفانه سلطنتطلبان این کودتا را قیام ملی! میخوانند، در حالی که هم سابقاً البرایت وزیر خارجه آمریکا و هم اخیرأ دیوید اون وزیر خارجه اسبق انگلیس طی مصاحبهای در روزنامه گاردین، رسماً به اشتباه دولتهای خود از جهت طراحی و اجرای این کودتا اعتراف کرده و به زبان بیزبانی از ملت ایران معذرت خواستهاند.
دیوید اون تصریح کرده است که اعتراف مقامات رسمی بریتانیا به انجام کودتا، هم به اعتبار آن کشور به عنوان یک دولت ملت جدید که دوران استعمار و زورگویی را پشت سر گذاشته، میانجامد و هم به فرایند اصلاحات ساختاری در ایران و امکان تعامل سالم بین دو کشور میانجامد.
دولت انگلستان به خلاف ایالات متحده تاکنون اسناد محرمانه حاکی از کودتا را آزاد نکرده است. با این وجود، در ۱۳۸۴ لورنس گریسل و مایک تامسون با تحقیقات جامع و عمیق، گزارشی مستند از شبکه چهار رادیو بیبیسی، پخش کردند که نقش بیبیسی در کودتای ۲۸ مرداد در ایران را چنان شفاف نشان داد که اولاً نام برنامه را «یک کودتای خیلی انگلیسی»! گذاشتند و ثانیاً، انجمن صنفی خبرنگاران خارجی آن کشور، آن برنامه را «بهترین گزارش رادیوئی سال» شناخت.
نویسندگان برنامه «یک کودتای خیلی انگلیسی» با ارائه اسناد جدید نشان دادند که کارکنان بخش بینالمللی بی.بی.سی بدون اینکه خود آگاه باشند، پیش از اجرای کودتای ۲۸ مرداد، اخباری را میخواندند که شامل پیامهای رمزی برای عوامل کودتا در ایران بود.
با این مستندات وقوع کودتا از سوی دولتهای انگلیس و آمریکا قابل انکار نیست. وقتی خود آن کشورها نقش دولتهای خود را در کودتا، با ارائه مستندات میپذیرند. مضحک است که بعضی ایرانیان برای تطهیر دربار ایران بخواهند آن مجرمان بیگانه معارف به گناه را تبرئه کنند.
بنابراین باید ضمن تقبیح عملکرد دولتهای خارجی در اجرای طرح کودتا، از نقش عوامل وطن فروش و مزدور داخلی نیز غافل نماند.
از آنجا که گذشته، چراغ راه آینده است، باید بهوش بود که دولتهای بیگانه دلشان به حال حقوق بشر، آزادی، حاکمیت قانون و دموکراسی در ایران و کشورهای جهان سوم نمیسوزد.
بنابراین احمقانه است که جمعی از ایرانیان به دلیل یآس از حاکمیت داخلی، آرزوی تشدید تحریمها و فشار دولتهای خارجی بر جمهوری اسلامی و حتی حمله نظامی بیگانگان برای نجات از وضع موجود را در سر بپرورانند، چنان که حتی قبل از انقلاب ۱۳۵۷ هم شاعری گفته بود:
«نادر»ی پیدا نمیگردد، دریغ
کاشکی، «اسکندر»ی پیدا شود!
ما باید دو چیز را فراموش نکنیم. اول این که هر کشوری، در ارتباط با دیگر کشورها در مقام حفظ و جلب منافع ملی کشور خودش است و ما نباید انتظار داشته باشیم که دولتهای بیگانه منافع مردم ما را بر منافع مردم خودشان ترجیح میدهند.
دوم این که بدانیم ما قادر به ایجاد تغییر در نظم حاکم بینالمللی نیستیم، در دنیا دولتهایی هستند قویتر از ما که در پی جذب و حفظ منافع ملی خودشاناند. پس ما باید خودمان به فکر آینده خودمان باشیم و با درایت برای ایجاد ایرانی آزاد و آباد بکوشیم.