یادداشتی از پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ دکتر مسعود پزشکیان! اقتصاد ایران را با این تدبیر نجات دهید.
اظهارات اخیر معاون اول رئیس جمهور درباره حجم حیرتانگیز قاچاق سوخت از کشور وبیان اینکه سرچشمه، روش و فراد دخیل در این قاچاق، شناخته نشدهاند، سئوالات بزرگی در ذهن افکار عمومی ایجاد کرده که نیاز به پاسخگویی دارد.
ارز خانگی که کارشناسان آن را رفتار واکنشی مردم به تکانههای اقتصادی بخصوص تورم میدانند، موضوعی است که هر از چندگاه، راهکارهایی برای چگونگی بازگشت آن به چرخه اقتصاد کشور مطرح میشود و همه بر این نکته تأکید دارند که ایجاد ثبات اقتصادی شرط اول آن است.
تجربه نشان داده در دورههایی که کشور با مشکلات اقتصادی و تورم بالا روبرو بوده است، مردم برای حفظ ارزش داراییهای خود، پسانداز خود را به ارز و سکه تبدیل و در خانهها نگهداری کردهاند.
حتی در دوره نوسانات ارزی سال ۹۷ عنوان شد که ظرفیت صندوقهای امانات بانکی پر شده و مردم این صندوقها را از سکه و طلا پر کردهاند؛ محمد کشتی آرای رئیس کمیسیون تخصصی طلا و جواهر اتاق اصناف مرداد آن سال گفته بود که بیش از ۲۱۵ تن طلا در قالب سکه و انواع مصنوعهای در خانهها نگهداری میشود.
گذر زمان و وقوع سرقت معروف از یکی از شعب صندوقهای امانت بانک ملی که در خرداد ۱۴۰۱ رخ داد، مهر تأییدی بر نگهداری ارز و سکه در حجم وسیع توسط مردم بود که یا در صندوق امانات بانکی نگهداری میشدند یا در خانههای مردم؛ در یکی از جلسات دادگاه این پرونده گفته شده بود که یکی از شاکیان پرونده ۴۸۳ گرم طلا در صندوق امانات بانک ملی داشته است.
به تازگی نیز عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی از وجود ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار ارز خانگی خبر داده و گفته است که میتوان از طریق انتشار اوراق سلف ارزی میتوان این سرمایه را در بورس به کار گرفت تا به سرمایه مولد تبدیل و به رشد اقتصادی کمک کند.
با این اوصاف، وجود ارز، سکه و طلای انبار شده در خانهها، موضوع جدیدی نیست و هر از چندگاهی به موضوع روز تبدیل میشود اما اینکه چطور میتوان آن را به چرخه اقتصادی کشور بازگرداند، راهکار مشخصی دارد و آن ایجاد ثبات در سطوح کلان اقتصادی است و کاهش نرخ تورم و به دنبال آن ثبات در بازارهای طلا و ارز میتواند این احساس امنیت اقتصادی را به جامعه تزریق کند.
بر این اساس، یکی از راهکارهایی که میتوان رویمیز قرار داد، تبدیل ارز و سکه به اوراق گواهی است؛ یعنی اینکه امکان توثیق آنها وجود داشته باشد ؛ چنانچه در دنیا هم مرسوم نیست که کسی سکه فیزیکی بخرد و انبار کند.
به علاوه، در حوزه ارز میتوان اقدام به صدور اوراق ارزی مرابحه کرد تا افراد از ذخیره فیزیکی ارز نیز خودداری کنند و البته برای موفقیت چنین طرحهایی باید اعتماد مردم به نظام بانکی کشور را احیا کرد زیرا در گذشته طرحهای مشابهی با موضوع حسابهای ارزی اجرا شد اما مجریان طرح نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند و سبب سلب اعتماد عمومی شدند.
شرط دیگری که کارشناسان برای استفاده از سرمایههای خانگی طلا و ارز مطرح میکنند، سرک نکشیدن دولت به حسابها و داراییهای مردم است که البته این موضوع به معنی اجرای ساز و کار عملی برای اخذ مالیات از کسانی که فرار مالیاتی دارند، نیست و دولت نیز بارها اعلام کرده که برای رصد پولشویی و فرار مالیاتی به حسابهای بانکی عموم مردم کاری ندارد.
اگر دولت بتواند اعتماد مردم را جلب و چنین طرحی را عملیاتی کند، بخش عمدهای از کمبود ارزی دولت جبران خواهد شد. در عین حال اعتماد مردم به دولت نیز افزایش مییابد و بخش عمده سرمایههای راکد توسط مردم به تولید اختصاص داده خواهد شد و در عمل شعار سال که افزایش تولید با کمک مردم است، تحقق خواهد یافت.
خوشبختانه اخیراً وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز به این نکته توجه کرده و امید میرود بااین نوع نگاه، شاهد طرح تخصصی دولت در این باره باشیم که هم اعتماد و استقبال مردمی را به دنبال داشته باشد و هم دولت بتواند این منبع عظیم حبسشده را به رونق تولید اختصاص دهد تا بهره دوجانبه برای جامعه داشته باشد.
فرید ضیاءالملکی، کارشناس اقتصادی درباره ارز خانگی و راههای به کارگیری آن در اقتصاد کشور، میگوید: ۲۰ تا ۴۰ میلیارد دلار نقدینگی ارزی در اختیار مردم، در حقیقت کاغذهایی است که مردم ایران به دولت آمریکا قرضالحسنه دادهاند.
وی با تأکید بر اینکه مردم باید اطمینان حاصل کنند تا ارز آنها در صورت سپردهگذاری در بانک، سود مناسبی خواهد داشت، ادامه میدهد: در صورت ورود بخش قابل توجهی از ارزهای موجود در منازل مردم به بانک و سپس تخصیص این منابع به تولید، حتی بخشی از مشکلات اقتصاد کلان کشور از جمله کمبود نقدینگی برای تولید و نیز سرعت رشد تورم، حل خواهد شد.
این کارشناس اقتصادی تأکید میکند: بدیهی است که ۲۰ تا ۴۰ میلیارد دلار نقدینگی در اختیار مردم، سرمایه بزرگی است و اگر در جریان تولید قرار بگیرد خیلی از نارساییها را برطرف کرده و به تولید کمک میکند؛ اما متأسفانه در حال حاضر این ثروت هنگفت در منازل مردم است.
وی با تأکید بر اهمیت جلب اعتماد مردم برای سرازیر کردن این ثروت به بانکها، درباره روش اعتمادافزایی و ارتقای سرمایه اجتماعی، تصریح میکند: نرخ سود سپردههای ارزی مانند سپردههای ریالی نیست که مشمول بالای ۲۰ درصد شود و سود آن نهایتا ۲ تا ۳ درصد است؛ در دورههای گذشته هم یک بار این اتفاق رخ داد ودولت از مردم منابع ارزی را جمعآوری و در بانکها سپردهگذاری کرد، ولی هنگامی که مردم سراغ ارزهای خود رفتند، اولا نرخ دلار را با ارز نیمایی و ریالی محاسبه کردند و سپس ارز مردم را ریالی پس دادند و دوم اینکه سود کمی به آن تعلق گرفت.
ضیاءالملکی درباره اینکه چرا این قدر ارز در اختیار مردم است، میافزاید: با توجه به اینکه ارز از اثرگذاری تورم محفوظ است، مردم برای حفظ داراییهای خود به سمت نگهداری ارزی پولهای خود رفتهاند؛ ولی سپردهگذاری ریالی در بانک به دلیل آن که سودی که بانکها میدهند، تورم را پوشش نمیدهد وکمتر از تورم است، در نتیجه همه به سمت خرید داراییهایی که تورم بر آنها اثر نمیگذارد حرکت میکنند.
وی با بیان اینکه نگهداری خانگی دلار ممکن است مشکلاتی چون سرقت را هم رقم بزند، خاطرنشان میکند: اگر شاخصهای اقتصاد کلان کشور بهبود یابد و تورم کنترل شود، مردم دیگر به سمت بازارهای ارز و طلا و املاک نمیروند؛ وقتی تورم تک رقمی شود، مردم دیگر ارز نمیخرند و پول ریالی خود را در بانکها سپردهگذاری میکنند تا سود دریافت کنند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه ورود این حجم ارز به بازار، در کنترل تورم هم اثرگذار است و با افزایش تولید و رقابتی شدن قیمتها، نرخ کالاها نیز از افزایش ناگهانی مصون میماند، توضیح میدهد: ورود این ارز به بازار نه تنها در رشد تورم اثر ندارد بلکه در کاهش نرخ رشد تورم هم مؤثر است.