یک بانوی کارآفرین کرمانشاهی: سلام مرا به رئیس جمهور برسانید

این بانوی زحمتکش، می‌خواهد صدایش را به گوش مسئولان برساند:«سه جور کار تولیدی راه می‌اندازم و کارآفرین می‌شوم. برای هر کار، چند نفر را مشغول به‌کار می‌کنم. بیایید فیلمبرداری کنید. سربلندتان می‌کنم.»

یک بانوی کارآفرین کرمانشاهی: سلام مرا به رئیس جمهور برسانید.

گزارش: سوسن امیری‌پریان، پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ زنان کارآفرین؛ بازوان امیدجامعه هستند و اما یک زن عادی نیست. شیر زنی است از جنس سنگ و فولاد. او! زخم‌های یادگاری روی دستانش را نشان می‌دهد.

پتک! کوبیده‌ام بر روی آهن داغ و چاقو ساخته‌ام. کودک که بودم، برای لقمه نانی! گیاه بهاری از دل کوه می‌کندم و می‌فروختم. سه‌بار عقرب! انگشتانم را نیش زده است.

حتی مؤاظب دام هم بودم. تک و تنها گله را به دشت می‌بردم. در گرمای طاقت‌فرسای قصرشیرین؛ بلوک می‌بُرم و با فرغون حمل می‌کنم تا جلوی آفتاب خشک شوند.
آن موقع، پدر و مادرم خیلی زود ما بچه‌ها را تنها گذاشتند. همسر بی‌مسئولیتم هم من و دو فرزند خردسالم را رها کرد و رفت پی زندگی جدیدش. برای لقمه نانی به هر دری زدم. حتی یک روز به میل خودم زندگی نکردم. پشت تراکتور می‌نشینم و کار می‌کنم. مستاجر هستم و تحت‌پوشش کمیته امداد.

برای مدت کمی به صورت استاد- شاگردی، آموزش ساخت تیرچه بلوک ساختمانی دیدم. اولین تیرچه بلوکی که درست کردم و شهرداری نمونه آن را آزمایش کرد، به من گفتند تا حالا چنین بلوک محکمی را ندیده‌اند و از من خواستند که برای آن‌ها در تعداد زیاد تیرچه بلوک بزنم. اما دریغ از حمایت! مگر می‌شود با دستان خالی کار کرد.
فقط دستگاه میکسر تیرچه بلوک قیمتش ۹۰ میلیون تومان است. میزان ترکیب درست مواد اولیه بلوک را به صورت تجربی یاد گرفته‌ام و میلگرد، که استقامت بلوک به آن است به مقدار لازم در بلوک استفاده می‌کنم.»

این بانوی مسئولیت‌پذیر تصریح می‌کند: «در بلوک ساختمانی  مسکن مهر سرپل که در زلزله  آبان ماه سال ۹۶ فرو ریختند ملات و میلگرد کم استفاده شده بود.»
این بانوی کورد زبان؛ مصمم است تا تولید تیرچه بلوک ساختمانی را توسعه دهد و علاوه بر بلوک ساختمانی، تیرچه، موزائیک و وسایل سیمانی کاربردی در زمین ۶۰۰ متری خود تولید کند.

زینب کرمی ادامه می‌دهد: «برای ساختن تیرچه بلوک و تیرچه از یک دستگاه واحد استفاده می‌شود اما برای موزائیک درست کردن دستگاه فرق می‌کند. من می‌توانم گلدان‌های سیمانی برای پارک، انواع موزائیک، قرنیز حاشیه باغچه و… بسازم. حتی می‌توانم خودم انواع قالب پلاستیکی که برای کار لازم است درست کنم.»
این شیرزن کورد؛ آرام و متین سخن می‌گوید. وقتی حرف می‌زند صداقت در کلامش موج می‌زند.
این بانوی زحمتکش، می‌خواهد صدایش را به گوش مسئولان برساند:«سه جور کار راه می‌اندازم و کارآفرین می‌شوم. برای هر کدام چند نفر را  مشغول به‌کار می‌کنم. بیایید فیلمبرداری کنید. سربلندتان می‌کنم.»
این بانوی کارآفرین اما دستانش خالی است و برای توسعه کارش برای گرفتن وام به هر دری زده است. اما قوانین دست و پا گیر برای دریافت مجوز از یک طرف و فاصله زیاد محل کار و زندگیش تا شهر که بتواند برای دریافت مجوز اقدام کند از طرف دیگر توانش را فرسوده است و پیشرفت و توسعه کارش به کندی پیش می‌رود.
سختی روزگار در چهره آرام او هویداست. بیشتر از سنش نشان می‌دهد. دستانش را نشانم می‌دهد:«از بچگی مجبور بودم کار کنم نیش عقرب خورده‌ام. پتک آهنگری دستانش را به جای دستان گرم مادرش نوازش کرده است و جای زخم چاقوهای کوره دیده و پتک خورده، لابلای انگشتانش به یادگار نشسته است.
اما مصمم و استوار از توسعه کارگاه کوچکی که راه انداخته است  سخن می‌گوید: «در شهرک صنعتی قصرشیرین همین ۶۰۰ متر زمین در اختیار دارم که  تیرچه بلوک می‌سازم.»
زمینی دور افتاده در شهرک صنعتی، فقط زینب است و یک کارگر که کار می‌کنند. تا چشم کار می‌کند؛ هیچ امکاناتی ندارد. این زمین خاکی، دیوار ندارد، در ندارد، محوطه باز است و یک دستگاه میکسر زرد رنگ، برای مخلوط کردن مواد بلوک‌سازی در گوشه زمین به چشم می‌آید.

زینب در لباس کار پشت تراکتوری نشسته است و با بیل مکانیکی کوچکی که خلاقانه به جلوی تراکتور نصب کرده است مواد لازم را حمل می‌کند و داخل میکسر می‌ریزد و ملات به دست آمده را دوباره با بیل مکانیکی وارد دستگاه قالب‌سازی بلوک می‌ریزد. قالب تیرچه‌ها که آماده می‌شود جلوی آفتاب بر روی زمین می‌چیند تا خشک شود. محوطه پوشیده از تیرچه بلوک است.

زینب کرمی، اذعان دارد: «من می‌توانم در کنار تیرچه بلوک؛ انواع موزائیک، قرنیز تزئینی دیوار و حاشیه باغچه، گلدان‌های بزرگ سیمانی و تیرچه هم تولید کنم. دستگاه و موادی که  با آن تیرچه بلوک و تیرچه درست می‌کنم یکی است و دستگاه موزائیک سازی فرق می‌کند.

برای ساختن تیرچه بلوک؛ میلگرد، سیمان، ماسه، آب و قالب لازم است اما برای درست کردن موزائیک؛ سیمان سفید، ماسه، آب، رنگ مایه، و  روغن مخصوص که خیلی گران است لازم دارم.»

این شیرزن کورد، ادامه می‌دهد: «حدود دو میلیارد تومان سرمایه لازم دارم تا کارم را توسعه دهم. برای تولید موزائیک به ترازوی میزان، میز ویبره، قالب موزائیک و روغن مخصوص که خیلی گران نیاز است.

وقتی مواد داخل میکسر مخصوص موزائیک مخلوط شد، مواد را با بیل مکانیکی داخل قالب‌ها که روی ترازو هست می ریزیم وقتی وزن تعیین شده را ترازو نشان داد، قالب‌ها را همانطور می‌گذاریم روی‌میز ویبره که اندازه میز ویبره ۶ در ۳  مناسب است. و قالب بلوک‌ها ثابت و یک دست می‌شود و جلوی آفتاب خشک کرده و چند نوبت آب پاشی می‌کنم که بلوک، سفت و سخت و نشکن شود. بازار خوبی هم دارد اما دستم خالی است اگر دولت حمایتم کند و وام بدهد  ۷ تا ۸ نفر را هم سر کار می برم و کارآفرین می‌شوم.»

مدیرکل امور بانوان استانداری کرمانشاه در پاسخ به چگونگی حمایت از زنان کارآفرین تأکید دارد: «زنان کارآفرین کرمانشاهی افرادی خلاق و توانمند هستند که در همه زمینه‌ها ایده‌پروری کرده و خالق حرفه می‌شوند و این زنان برای گسترش کسب‌ و کار ایده‌های بزرگتر دارند و باید به آنان توجه ویژه شود.»
دکتر مریم اکبری در ادامه با بیان اینکه رئیس جمهور، از همان ابتدای راه خدمت دولت چهاردهم توانمندسازی، خودکفایی و اشتغال‌زایی بانوان را در مرکز توجه قرار داده که به تبع آن ما نیز برنامه‌هایی در استان کرمانشاه دنبال می‌کنیم؛ تصریح می‌کند:«طی گفت‌وگوی با دکتر زهرا بهروزآذر، معاون امر بانوان و خانواده رئیس جمهور این ظرفیت بالقوه مدنظر قرار گرفته است تا بانوان کارآفرین و توانمند در استان کرمانشاه شناسایی و حمایت شوند.»
مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری کرمانشاه تأکید می‌کند:«زنان کارآفرین زحمت‌کش، نیازمند حمایت همه‌جانبه در خصوص تسهیل در دریافت مجوزهای سازمانی و دریافت تسهیلات بانکی یا سایر برنامه‌های اشتغال‌زایی خود برای توسعه یا شروع به کار خود از سوی نهادهای دولتی هستند.»

اکبری می‌افزاید: «ورود زنان به عرصه کارآفرینی از مهم‌ترین دستاوردها و اولویت‌های اقتصاد مقاومتی است، بانوانی که نه تنها شغل ایجاد می‌کنند و نان‌آور می‌شوند بلکه با انتقال تجربیات خود به دیگران، آنان را کارآمد و توانمند کرده و به چرخه اقتصاد ملی و استان رونق می‌دهند.»

اما زینب کرمی، انتظار دارد که نتیجه سال‌ها زحمت و تلاشش توسط متولیان امر دیده شود.
این بانوی کارآفرین؛ از سفر قریب‌الوقوع رئیس جمهور به استان کرمانشاه در ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خبر دارد.
زینب در قامت لباس کار مردانه، در حالی که بر روی دستگاه میکسر، خم شده است و ملات داخل قالب بلوک‌ها را با زحمت به هم می‌زند؛ یک لحظه سرش بلند می‌کند و با امید وصف نشدنی می‌گوید: «سلام مرا به رئیس جمهور برسانید.»!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *