بررسی اقتصاد ایران پس از جنگ ۱۲روزه با اسرائیل و راهکارهای برون رفت از بحران

کد خبر: 48450

اقتصاد ایران پس از جنگ ۱۲ روزه در موقعیت آسیب‌پذیری قرار دارد، اما این بحران می‌تواند به فرصتی برای اصلاحات ساختاری تبدیل شود.

بررسی اقتصاد ایران  پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و راهکارهای برون رفت از بحران

یادداشتی از دکتر سجاد برومند- دکترای تخصصی اقتصاد – عضو هیأت علمی دانشگاه- عضو انجمن اقتصاددانان ایران و آمریکا در پایگاه تحلیلی ـ خبری درسانیور؛ جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵، با وجود کوتاه‌مدت بودن، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد ایران گذاشته است. این تأثیرات شامل:
– شوک به بخش انرژی بود از جمله حملات به تأسیسات نفتی و گازی ایران مانند میدان گازی پارس‌جنوبی) که باعث کاهش موقت صادرات انرژی شد.
– تورم و کاهش ارزش پول :افزایش ریسک ژئوپلیتیک منجر به فرار سرمایه و کاهش ارزش ریال شد.
-حکمرانی پولی ضعیف و استقلال ناکافی بانک مرکزی و فشار برای تامین مالی دولت: تورم که پیش از جنگ نیز بالا بود، احتمالاً با افزایش هزینه‌های نظامی و تحریم‌های جدید تشدید خواهد شد .
– اختلال در زنجیره تأمین: بسته شدن موقت هواپیمایی و محدودیت‌های تجاری،هزینه‌های واردات را افزایش داد.         از منظر اقتصاد کلان این جنگ ضربه‌ای به ثبات اقتصادی ایران وارد کرد، اما به دلیل محدودیت جغرافیایی درگیری، اثرات آن نسبت به جنگ‌های طولانی‌مدت کمتر بود. با این حال، اگر تنش‌ها ادامه یابد، خطر کاهش سرمایه‌گذاری خارجی و تشدید تحریم‌ها وجود دارد .

چارچوب نظری برای تحلیل اقتصاد ایران بر اساس مکاتب اقتصادی مختلف  و راهکارها:
برای تحلیل اقتصاد ایران، می‌توان از اصول مکاتب مختلف اقتصادی استفاده کرد:
– مکتب کینزی: تأکید بر نقش دولت در تحریک تقاضا از طریق سیاست‌های مالی (مانند افزایش هزینه‌های عمومی برای بازسازی زیرساخت‌های آسیب‌دیده) .
– مکتب اتریشی(میزس و راتبارد): تمرکز بر آزادسازی بازار، کاهش دخالت دولت، و مقابله با تورم از طریق محدودیت عرضه پول.
– مکتب نهادگرایی: لزوم اصلاح نهادهای اقتصادی مانند نظام بانکی و مبارزه با فساد برای بهبود فضای کسب‌وکار.

ایران درحال حاضر ترکیبی از این چالش‌ها را دارد:
– سیاست‌های انبساطی بدون پشتوانه تولیدی(مشکل مکتب کینزی).
– کنترل نامؤثر نقدینگی و تورم ساختاری (مشکل مکتب پولی).
– ضعف نهادهای نظارتی و شفافیت (مشکل مکتب نهادگرایی).

راهکارهای عملی برای برون‌رفت از بحران:
برای بهبود اقتصاد ایران پس از جنگ، پیشنهادهای زیر مبتنی بر اصول اقتصادی قابل طرح است:

الف) سیاست‌های کوتاه‌مدت
1. تثبیت بازار انرژی:
– بازسازی سریع تأسیسات نفتی و گازی با جذب سرمایه‌گذاری خارجی (مثلاً از طریق توافق‌های غیرمستقیم با چین).
– تنوع بخشیدن به مسیرهای صادراتی برای کاهش وابستگی به تنگه هرمز تا در صورت لزوم امکان بستن تنگه هرمز را داشته باشیم.

۲. کنترل تورم:
– کاهش کسری بودجه دولت از طریق انضباط مالی ، کاهش هزینههای بدون حساب و کتاب، اصلاح یارانه‌ها.
اصلاح ساختار مالیاتی
کنترل بازارهای موازی
– کاهش رشد نقدینگی بانکها به زیر ۲۰ درصد از طریق اصلاح ترازنامه بانک‌ها و …

ب) سیاست‌های بلندمدت
1. اصلاح نظام بانکی:
– حل ناترازی بانک‌ها (بدهی ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی بانک‌ها به بانک مرکزی) و نظارت بر تسهیلات تکلیفی
– حرکت به سمت بانکداری اسلامی واقعی (بدون ربا) با شفافیت بیشتر.
– کاهش تسهیلات تکلیفی به بنگاه‌های دولتی.

۲. تنوع اقتصادی و کاهش وابستگی به نفت:
– توسعه صنایع دانش‌بنیان و صادرات غیرنفتی (با الگوبرداری از مدل کشورهای جنوب‌شرق آسیا).
– تشویق بخش‌خصوصی با کاهش مقررات دست‌وپاگیر.

۳. بهبود روابط بین‌المللی:
– بازگشت به مذاکرات هسته‌ای برای کاهش تحریم‌ها(حتی اگر موقت باشد).
– استفاده از دیپلماسی اقتصادی برای جذب سرمایه‌گذاری در بخش‌های زیرساختی.

نتیجه‌گیری:
اقتصاد ایران پس از جنگ ۱۲ روزه در موقعیت آسیب‌پذیری قرار دارد، اما این بحران می‌تواند به فرصتی برای اصلاحات ساختاری تبدیل شود. راه حل اصلی، ترکیبی بومی‌سازی شده از رویکردهای مکاتب مختلف اقتصادی است:
– کوتاه‌مدت: سیاست‌های تثبیتی(کنترل تورم، بازسازی زیرساخت‌ها).
– بلندمدت: اصلاح نهادهای اقتصادی، آزادسازی بازار، و تنوع بخشیدن به منابع درآمدی.
در نهایت، موفقیت این راهکارها به اراده سیاسی برای تغییر و اجتناب از سیاست‌های ایدئولوژیک صرف بستگی دارد. اگر ایران بتواند از این بحران به عنوان نقطه عطفی برای اصلاحات استفاده کند، ممکن است شاهد بهبود تدریجی اقتصاد باشد. در غیر این صورت، خطر تداوم رکود و تشدید بحران‌های اجتماعی وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *