محسن عباسیفرد- گزارشگر پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ تغییر اقلیم موضوع بسیاری از مقالات و گزارشهایی است که این روزها در سرتاسر جهان درحال انتشار است. با این حال، اهمیت موضوع کماکان برای درصد بالایی از ساکنان کره زمین مشخص نیست. در این میان برخی دولتمردان و سیاستمداران موضوع تغییر اقلیم را سیاسی و نادرست میدانند و برخی دیگر از آن به عنوان دستاویزی برای موفقیت استفاده میکنند.
آنچه از پژوهشهای علمیو گفتههای دانشمندان بزرگ اقلیمشناسی بر میآید و میتوان بر اساس آن به نتیجهای دقیقتر دست یافت این است که تغییرات آرام آرامی که در آب و هوای کره زمین طی چند دهه صورت گرفته، امروزه به صورت تغییراتی آسیبزا در حال بروز و ظهور است و احتمالا در آینده منجر به فجایعی کوچک و بزرگ شود.
زندگی انسانها وابسته به طبیعت
حیات و بقای بشر به شرایط اقلیمیو توان تولید مایحتاج از منابع طبیعی وابسته است. هر شکل از تغییر که این امکان را از ما سلب کند در نهایت منجر به اختلال در روند بقا میشود.
حمیدرضا میرزاده، کارشناس محیطزیست درباره تغییر اقلیم چنین میگوید: تغییر اقلیم همان طوری که از نامش پیداست به تغییرات آب و هوایی اشاره دارد. وقتی الگوهای آب و هوایی، بارشها، وزش باد، متوسط دما به صورتی غیرعادی تغییر کنند، ما احتمال میدهیم تغییر اقلیم اتفاق افتاده است. برای این منظور باید به اطلاعات قدیمی مراجعه و شرایط قبل را با حال مقایسه کنیم. حدود ۱۳۰-۱۴۰ سال است که ویژگیهای اقلیمی را ثبت کردهایم و اگر اعداد و ارقام جدید با این اطلاعات ثبت شده تفاوت فاحش داشته باشد، تغییر اقلیم اتفاق افتاده است.
او تاکید میکند: تغییر اقلیم یک بازه زمانی طولانی دارد. اینگونه نیست که ما بگوییم چون امسال برف نباریده این یعنی تغییر اقلیم. اینگونه نیست و موضوع فقط بارش، باد یا گرم و سرد شدن هوا نیست. این تغییرات پایه اتفاقاتی هستند که زندگی انسان به آنها وابسته است. تغذیه، تمدن و حیات ما به این تغییرات وابسته است.
میرزاده ادامه میدهد: عده قلیلی معتقدند اتفاق خاصی نیفتاده و این تغییرات طبق روال عادی کره زمین همین است، اما شمار بسیار بیشتری با توجه به نشانهها و مقایسه آمار و ارقام میگویند که تغییر اقلیم به وقوع پیوسته است. در مجموع سه درصد از دانشمندان حوزه آب و هوا میگویند روند فعلی طبیعی است و این اتفاقات مربوط به تحولات خورشید یا از این قبیل اتفاقات است. اما ۹۷ درصد دیگر معتقدند که تغییرات طبیعی نیست و به دلیل گرم شدن زمین و انتشار گازهای گلخانهای اتفاق افتاده است. در واقع تغییرات به دلیل فعالیتهای انسان که همه در نهایت تولیدکننده دی?اکسید کربن هستند، به وقوع پیوسته است.
نتایج تغییر اقلیم و اهمیت مهم آن
تغییر اقلیم به خودی خود کار خاصی صورت نمیدهد، اگر دما و شرایط آب و هوایی بالا و پایین شود، اتفاقی نمیافتد، ولی نتایج تغییر اقلیم بسیار گسترده و مخرب است.
حمیدرضا میرزاده با اشاره به این موضوع میافزاید: پدیدههایی که در گذشته هم وجود داشته، مثل بارش باران، بادهای تند، خشکسالی یا کوتاه شدن فصل، اینها همه وجود داشته و طبق سیکل مشخصی قابل پیش بینی و رویت بوده، اما تغییر اقلیم همه اینها را تشدید کرده است. مثلا باران بهاری که میتواند مفید باشد با تشدید آن به دلیل تغییر اقلیم، به سیلاب تبدیل میشود، نمونهای که ما در کشورمان از نزدیک دیدیم و بارندگی که باید طی ۵-۶ ماه صورت میگرفت در ۴-۵ روز بارید و سیلاب آنچنانی به وجود آمد. در واقع این تغییرات موجب تشدید پدیدهها در جاهایی میشود که پیش از آن اینگونه نبود و شرایط برای این شکل تشدید مهیا نیست.
تغییر اقلیم در ایران
کشور ما از جمله سرزمینهایی است که تغییر اقلیم در آن به خوبی دیده شده و از چندین سال پیش، آثار و تبعات منفی آن به چشم همگان آمده است.
میرزاده در این باره میگوید: وقتی صحبت از تغییر اقلیم میشود بسیاری از مردم فکر میکنند پدیدهای است شبیه آنچه در فیلمها دیدهاند. یک اتفاقی آرام آرام شروع میشود و بعد از آن به یکباره سرعت اتفاقات تند میشود. در حالی که اینگونه نیست. در کشور ما نشانههای تغییر اقلیم به وضوح دیده میشود. حجم بزرگ بارندگیها و سیلابهای سالهای اخیر یکی از این نشانههاست. یا اینکه بعضی از زمستانها دمای هوا به صورت غیرعادی بالاست. نوسانات ناگهانی دمای هوا و تابستانهای طولانی نیز از دیگر این نشانههاست.
او میافزاید: ما آبان ماه باید منتظر کاهش دما باشیم ولی میبینیم تا پایان آذر حتی تا دی، این اتفاق نمیافتد. در حالی که ارقام ثبت شده در حدود ۱۵۰سال گذشته، متفاوت است و هیچ وقت سرما تا دیماه تاخیر نداشته. سیل اول سال ۹۸ و ۹۹ هم همینطور نشانههای دیگر تغییر اقلیم در ایران هستند. بارشهای بهاری طبق روال عادی باید در طول چندین ماه اتفاق میافتاد ولی حالا طی چند روز این اتفاق میافتد. اینها همه نشانههای گرمایش هستند و در گذشته چنین چیزهایی ثبت نشده است. کشورما اقلیم شکننده یا آسیب پذیری دارد.
اقلیم آسیبپذیر
آسیبپذیر تعریفی انسانی است: وقتی چیزی به نفعمان نباشد، آسیب میبینیم. میرزاده با این توضیح میگوید: برای همین وقتی میگوییم اقلیم آسیب پذیر، در واقع خودمان را به عنوان انسان در نظر میگیریم و نه طبیعت را. علی ایحال، اقلیم کشور ما آسیبپذیر است و وقتی اتفاقاتی اینچنینی میافتد، سکونت در این منطقه را برای ما سخت میکند. سکونت دائمینیازمند تامین امنیت و غذا است و با تغییر اقلیم هر دو این مقولات دچار مشکل میشوند. در اقلیم ما، متوسط بارندگی یک سوم متوسط جهانی است و همزمان میزان تبخیر سه برابر میانگین جهانی! ما از هر دو طرف مشکل آب داریم و این خاصیت منطقه ماست.
این کارشناس محیط زیست تاکید میکند: با این وجود، متاسفانه تنشهای تغییر اقلیم در کشورهایی نظیر کشور ما که در این عرض جغرافیایی هستند بیشتر و تاثیرگذارتر است. یعنی به جز اینکه ما مشکل ذاتی آب و تبخیر را داریم، در منطقهای هستیم که بیشترین تاثیرپذیری را از تغییرات اقلیم دارد. به جز این، زیرساختهای کشور در اثر تغییر اقلیم آسیب میبیند. ما خودمان پیشاپیش بخشهایی از پوشش گیاهی را نابود کردهایم، وقتی سیلابهای اینچنینی هم میآید، سرعت و میزان تخریب را بیشتر میکند.
سوخت فسیلی، رکنی از قدرت و ثروت
معضلات بزرگ عموما راهکارهای دفعی و سریع ندارند. میرزاده، کارشناس و فعال محیطزیست با اشاره به اینکه باید دنبال راهکار بود، میگوید: برای مقابله با گرمایش جهانی که یکی از تاثیرات آن تغییر اقلیم است، به طور مشخص نیازمند تغییرات بزرگ در جهان و در معادلات اقتصادی و سیاسی هستیم. قدرت سیاسی و اقتصادی است که در این بحران نقش دارد و کنترل آن نیز به اراده قدرتها بستگی دارد.
او میافزاید: در طول تاریخ کالاهای مختلفی به کالای درجه یک جهانی بدل شدند. دورهای ابریشم، دورهای دیگر شکر سفید و… از قرن نوزدهم تا الان کالای درجه یک در جهان نفت و گاز شده است و داد و تجارت آن معادلات قدرت در جهان را مشخص میکند. جنگها، صلحها و قراردادها حول محور این کالای با ارزش صورت گرفته و میگیرد. طبق نظر ۹۷ درصد کارشناسان این حوزه، شرایط فعلی نتیجه استفاده بی رویه از سوختهای فسیلی است. البته این تنها دلیل نیست، مثلاً ما انسانها زیستگاهها را نیز نابود کردهایم و اقداماتی از این دست. اما مصرف سوختهای فسیلی دلیل عمده افزایش دی اکسید کربن در جو زمین و در نتیجه گرمایش است. سوختهای فسیلی عامل اصلی این شرایط و در عین حال، عامل رشد اقتصادی هستند. پس به این راحتی نمیتوان در مورد حذف سوختهای فسیلی صحبت کرد، چرا که یکی از ارکان از قدرت همین سوخت فسیلی است.
این کارشناس محیط زیست ادامه میدهد: چیدن برنامه و مدلی برای اینکه قدرتهای سیاسی و اقتصادی روی آن شیفت کنند و از سوخت فسیلی فاصله بگیرند، سخت ترین قسمت ماجراست. یعنی برنامهای کم کربنی که بتواند سیاست و اقتصاد را قانع کند و نشان دهد که با کاهش استفاده از سوخت فسیلی هم میتواند رشد اقتصادی داشت. این برنامه باید به نوعی باشد که فروشندگان سودشان در فروش چیزی به جز سوخت فسیلی باشد و در واقع کالای برتر جهانی به سمتی دیگر برود.
او تاکید میکند: اگر بتوانیم سازوکاری در جهان ترتیب دهیم که میزان سوخت فسیلی کم شود میتوانیم بگوییم کاری کردهایم.
سناریوهای مطرح
بخواهیم بپذیریم یا نه، در حال حاضر کاهش مصرف سوختهای فسیلی به معنای کاهش رشد اقتصادی و در نهایت کاهش رفاه است. پس چه باید کرد که هم تولید کربن کاهش پیدا کند و هم رشد اقتصادی دچار سقوط نشود.
حمیدرضا میرزاده به سه سناریویی که در این مورد وجود دارد اشاره میکند و میگوید: برای کاهش استفاده از سوخت فسیلی و در واقع کاهش کربن، سه سناریو وجود دارد. اولی اینکه موضوع را رها کنیم و تا جایی که میشود از انرژی سوختهای فسیلی استفاده کنیم، تا ببینیم در نهایت چه میشود. سناریوی دوم، دقیقا مقابل سناریوی اول است. شرایطی ایده آل را تصور کنیم که همه کشورهای بیایند و از انرژیهای قدیمی صرفنظر کنند و به یکباره تولید کربن کاهش پیدا کند. اما راه سوم، راه واقع بینانه و عملی است. باید بتوانیم خود را به آرامی با شرایط تطبیق بدهیم و برای این کار لازم است، اول انتشار گازهای گلخانهای را تا حد ممکن پایین بیاوریم. این باعث میشود زمانی برای تطبیق خود با شرایط جدید به دست آوریم. این مثل زمانی که فردی به سربازی میرود، روزهای اول خیلی سخت است ولی آرام آرام با آن خود را تطبیق میدهد. دنیا نیاز دارد خود را با موضوع کاهش گازهای گلخانه ای تطبیق بدهد.
بازار کربن
راهکار دیگری که این روزها مطرح است و میرزاده به آن اشاره دارد، بازار کربن است. او میفزاید: یکی از پیشنهادهایی که در این زمینه شده است، بازار کربن است. یعنی در هر داد و ستدی میزان کربن محاسبه شده و روی هزینه آن محاسبه شود. مثلاً کالایی داریم که سالانه یک میلیون تن کربن تولید میکند و کالای مشابه آن بر فرض، هزار تن کربن تولید میکند. هزینه انتشار کربن در اینجا باید روی قیمت کالاها لحاظ شود. در این صورت، کالایی که کربن کمتری تولید میکند، ارزانتر خواهد بود و خود به خود فروش بیشتری خواهد داشت. در نتیجه مصرف کربن کاهش پیدا میکند. اینکه برای تولید یک کالا، سوخت ارزان فسیلی بسوزانیم و هزینه تولید آن کمتر شود، نتیجهای جز تشدید این شرایط ندارد.
مالیات بر کربن
پیشنهاد بعدی مالیات بر کربن است. میرزاده توضیح میدهد: مالیات بر کربن ابتکاری است که هنوز اجرایی نشده، ولی شاید این اتفاق به زودی بیفتد. چرا که بخشی از درآمدهای مالیاتی دولتها بر اساس تجارت کربن است. دولتها میتوانند به جای مالیات بر ارزش افزوده، از کربن مالیات دریافت کنند. در این صورت صنایع نیز مجبور میشوند برای مالیات کمتر، به سمت کالاهای کم کربن بروند.
او با این حال تاکید میکند: اما تجربه نشان داده که بشر تا زمانی که با مشکل بسیار بزرگ مواجه نشود، کاری نمیکند.
این کارشناس محیط زیست مشکلات مربوط به تغییر اقلیم و گرمایش را مشکلاتی جهانی عنوان میکند و توضیح میدهد: این مربوط به ایران نیست و همه جای دنیا همین وضعیت وجود دارد و برنامههای کاهش کربن را به بهانههای مختلف به تعویق میاندازند. ایران یک درصد از مساحت کره زمین را به خود اختصاص داده و تقریبا همین مقدار از جمعیت را در خود جای داده است. ما به تنهایی کار خاصی برای کاهش کربن و گرمایش زمین نمیتوانیم انجام دهیم و این یک فرایند جهانی با حضور همه کشورها است. از طرفی نباید به این دلیل از آن طرف بام بیفتیم، بلکه با کاهش مصرف سوختهای فسیلی، اولا به کاهش گرمایش کمک کنیم، دوما، سوخت فسیلی سرمایه ملی ماست، باید بتوانیم از آن نهایت بهره را ببریم.همچنین با شروع به فعالیت و برنامهریزی برای کاهش کربن، خود را با شرایط آتی دنیا تطبیق بدهیم. کاهش کربن را با کاهش مصرف سوخت فسیلی و ترسیب کربن میتوانیم شروع کرده و ادامه بدهیم.
میرزاده میگوید: باید گفت در همه جای دنیا، لج و لجبازی سیاست و اقتصاد باعث شد تا برنامههای زیستمحیطی پیش نرود. پروتکل کیوتو عملا به جایی نرسید، حتی با وجود اینکه کسی مثل اوباما رئییس جمهور آمریکا بود. روسیه و آمریکا آنقدر در مورد اجرای این پروتکل کشمکش کردند و زیر بار نرفتند که عملاً این قرارداد از میان رفت. بعد از آن هم ترامپ پیمان پاریس را زیر پا گذاشت و به تبع آن بسیاری از کشورها نیز از انجام تعهدات خود سر باز زدند. در ایران نیز کشمکشهای سیاسی فرصتی برای بررسی فنی باقی نگذاشت و موضوعات زیست محیطی وارد دعواهای سیاسی شد.
او تاکید میکند: دعوای میان سیاستمداران تمامیندارد، دعوایی بر سر قدرت است و همیشه ادامه دارد خواهد بود، آنچه ممکن است شرایط را تغییر دهد، توجه مردم عادی است که در حال حاضر از سیاستمداران بیشتر است. چرا که مردم عادی بیشتر و بهتر تغییر اقلیم و تاثیرات آن را در زندگی روزمره خود لمس میکنند. مثلاً کشاورزی که تابستانهای طولانی باعث گسترش آفات در مزرعهاش شده یا باغداری که سرمای ناگهانی محصولاتش را از بین برده، موضوع را بهتر متوجه میشود.
این کارشناس مثال دیگری میزند و در بارهاش توضیح میدهد: در لندن، هیچ کولری وجود نداشت و ساکنان آن هیچ وقت وسیله سرمایشی نداشتند. حالا چند سالی است که آنها مجبورند در تابستان به سراغ کولر بروند. هزینه خرید، هزینه انرِژی و… بپردازند. این یعنی مردم عادی سریعتر تاثیر تغییرات اقلیم را در زندگی خود میبینند.
ترسیب کربن
ترسیب یا وادار به رسوب کردن کربن از دیگر راههای مبارزه با گرمایش زمین است. میرزاده میگوید: ترسیب کربن با احیای پوشش گیاهی از میان رفته، یکی دیگر از کارهایی است که انجام آن برای ما دو سر بُرد است، هم در راستای کاهش کربن است و هم برای حفاظت از خاک و آب و هواست. این کار آثار متنوعی دارد.
این کارشناس محیطزیست به قدرت افکار عمومی اشاره کرده و میگوید: در دنیا روند به این صورت است که آگاهی جمعی به وجود آمده و مردم خودشان فشار میآوردند. همان طور که این دوره بایدن با شعارهای محیط زیستی آرای مردمیرا به خود اختصاص داد، به این صورت، موضوعات زیست محیطی باعث میشود تا سیاستمداران خود را اصلاح کنند.
حمیدرضا میرزاده دلیل دیگر پایبند نبودن سیاستمداران به اقدامات زیستمحیطی را برمیشمارد و میافزاید: یکی دیگر از دلایل ممکن است این موضوع باشد که سیاستمداران و اصحاب قدرت سن بالایی دارند، آنها میدانند نتایج تصمیمات خود را نمیبینند. نسلی که در حال حاضر جوان یا حتی کودک است، به این موضوعات حساستر است.