یادداشتی از پروفسور سید حسن امین حقوقدان، ادیب، دانشمند و فیلسوف؛ مجموعه داستانهای کوتاه اثر نویسنده، پژوهشگر و شاعر خوب معاصر سهیلا محمدینیاست که پیش از این چندین کتاب ارزشمند او با استقبال خوانندگان مواجه شده است.
زبان و نطق و ببان، فصل ممیز انسان از جانوران است که ارسطو انسان را به «حیوان ناطق» تعریف کرده است. هنگامی که زبان، از مرحله گفتوگوهای روز مره و انتقال مطالب معمولی به حد دلنشینی و زیبایی ارتقا یابد، آن اثر ملفوظ (گفتاری) یا مکتوب (نوشتاری) به مرتبه ادبیات ارتقا پیدا میکند. ادبیات هم یا نثر است یا نظم. در راس ادبیات منثور، هنر داستاننویسی است.
داستاننویسی، به عنوان یک هنر کلامی آفرینشی، یکی از مهمترین ژانرها یا گونههای ادبی است. داستاننویس، درگیریهای زندگی مشخص انسانی بویژه مشکلها و تضادها و نگرانیهای قهرمان یک داستان را با چهرهسازی و منظرهپردازی در خلال داستان بازتاب میدهد.
یک داستان از نظر کمیوکیفی به انواع گوناگون قابل تقسیم است. برای نمونه یک داستان از جهت کمی، ممکن است داستان کوتاه (قصه)، متوسط (نوول و افسانه) و بزرگ(رمان) باشد. اولین مجموعه داستانهای کوتاه به زبان فارسی، «یکی بود، یکی نبود» به قلم محمدعلی جمالزاده در ۱۳۰۰ منتشر شد. اکنون درست یکصدسال بعد، ما مجموعه داستانهای کوتاه سهیلا محمدینیا را در دست داریم که از جهت شکلی و محتوایی با مجموعه «یکی بود، یکی نبود» جمالزاده پهلو میزند.
من تعدادی از داستانهای کوتاه این مجموعه را با التذاذ فراوان خواندم و از خواندن آنها سیر نمیشدم؛ یعنی نویسنده با جذابیتی جادویی مرا از همان آغاز داستان به دنبال خود میکشید و مرا منتظر میگذاشت که نتیجه نهایی داستان را کشف کنم.
یکی از این داستانها «عشق تقلبی» است که با قلمی سحرآمیز و اندیشهای ژرف بین، اختلافات و تضادها و فریبها و تقلبها را در شرایط کنونی ایران به تصویر کشیده و آسیبهای موجود در روابط عاطفی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه مدرن ایران را نمایان میسازد.
نویسنده این مجموعه، زن است. کتاب حاضر از این منظر هم مهم است. یکی از جالبترین نشانههای تطور و تحول ادبیات فارسی، همین کثرت فزاینده زنان داستاننویس در حوزه گسترده گویشوران زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان است، امری بیسابقه که هر چه زمان میگذرد از جهت کمیوکیفی بیشترو بهتر میشود. اگر در عالم شعر، ما در گذشته، دور تعدادی انگشتشمار زن شاعر مانند رابعه بلخی، مهستی گنجهای و جهان خاتون شیرازی و در گذشته نزدیک کسانی همچون پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی داشتهایم، در داستاننویسی خیلی کمتر و دیرتر به زنان داستاننویس بر میخوریم. شاید اولین اثر جدی در ادبیات داستانی به قلم یک زن، «آتش خاموش» اثر سیمین دانشور (متولد ۱۳۰۰) باشد. پس از سیمین دانشور که هنر نویسندگیاش با خلق رمان «سووشون» در ۱۳۴۸ به اوج رسید، ما شاهد ظهور زنان داستاننویس دیگری هم بودیم، همچون گلی ترقی(متولد ۱۳۱۸)، غزاله علیزاده(متولد ۱۳۲۴) و منیرو روانیپور(متولد ۱۳۳۳) و اکنون شاهد نسل جوانتری از زنان داستاننویسایم که سهیلا محمدینیا از بهترینهای این نوآمدگان است.
اکنون بیمناسبت نمیدانم که سخن خود را در اینجا، پایان دهم تا از آن پس علاقهمندان، کام جان خود را با نوشتههای این نویسنده هنرمند شیرین کنند و کتاب را خود به تمام و کمال بخوانند و مانند من از آن لذت برند.
سیدامیرحسن امین