مسعود رنجبر – گزاشگر پایگاه تحلیلی- خبری درسانیوز؛ همیشه با شنیدن نام یک شهر، تصویری در ذهنمان مجسم میشود، برای نمونه ممکن است از شنیدن نام یک شهر کویری، یاد سرزمینی بیآب و خشک بیافتیم که چیز خاصی برای تماشا و بازدید ندارد و بنابراین نمیتواند هدف گردشگری چندان خوبی باشد.
من بارها کرمان-این سرزمین شگفتانگیز را گشتهام و اگر قرار باشد دوباره کرمانگردی کنم، بازهم با دست پر و کشفیات جدید به خانه بر خواهم گشت. اگر این استان را ندیدهایم و بهخوبی نمیشناسیم، بهتر است با هیچ پیشداوری در بارهاش بخوانیم و سپس به دیدارش برویم.
پشت نام کرمان، تاریخی چندینهزارساله ایستاده و همین پیشینه، آثار گوناگون معماری از دورانهای گذشته بر جای گذاشته است که نظر هر گردشگر خوشذوقی را به خود جلب میکند و لذت گردش در دالانهای تاریخ را به وی هدیه میدهد. کرمان شاید تاکنون نتوانسته آنطور که شایستهست، خود و داشتههایش را در عرصه ملی بشناساند و بنمایاند؛ اما خوب است بدانیم که تاکنون نام هفت سایت تاریخی و فرهنگی و طبیعی از این استان در سیاهه آثار جهانی یونسکو جای گرفته است.
خلاقیت انسانی
کسانی که با فرایند ثبت جهانیشدن و سختگیریهای ارزیابان یونسکو آشنایند، بهتر میتوانند از اهمیت این رویداد تاریخی بگویند.
دکتر رضا ریاحیان- باستانشناس در این مورد میگوید:«در نگاه کلی و برپایه تقسیمبندی یونسکو، تنها آندسته از آثار، ثبت جهانی میشود که دارای ویژگی یگانه باشد.»
«۱۰ معیار برای ثبت هر اثر تاریخی، فرهنگی و طبیعی نیاز است تا آن اثر بتواند در فهرست جهانی قرار گیرد، مانند: نشاندهنده یک شاهکار از نبوغ و خلاقیت انسانی باشد، نشاندهنده تبادل ارزشهای بشری در یک بازه زمانی در یک منطقه فرهنگی از لحاظ پیشرفت در معماری یا فناوری باشد، دارای برنامهریزی شهری یا طراحی چشمانداز باشد؛ یک گواه بیهمتا یا دستکم استثنایی بر یک سنت فرهنگی باشد، یک تمدن زنده یا از میانرفته باشد، نمونهای برجسته در معماری یا تکنولوژی باشد که مرحله مهمی از تاریخ بشر را نشان دهد و یا تعامل میان انسان و محیطزیست یا یک فرهنگ را نمایندگی کند.»
آب و درخت و خانه
در میان هفت اثر جهانی استان کرمان، احتمالا باغ شازدهماهان شهرت بیشتری دارد. باغ فرحناک، با معماری چشمنواز، درختان سرو و کاج سر به فلک و یک سامانه آبرسانی پلکانی که نمونه آن را کمتر دیدهایم.
این باغ که در دامنه کوههای جوپار در نزدیکی شهر کرمان واقع شده، به همراه همتایان خود: پاسارگاد، باغ ارم شیراز، باغهای دولتآباد و پهلوانپور در یزد، چهلستون اصفهان، اکبریه بیرجند و عباسآباد مازندران، ثبت جهانی شده است.
اگر تصورمان از کرمان، جایی به تمامی خشک و کویریست؛ دیدن این باغ میتواند تصویری جاودان از سبزینگی و طراوت و زیبایی در ذهنمان برجای بگذارد.
باغ شازدهماهان در دوران قاجار و به دستور عبدالحمید میرزا- حاکم آنزمان کرمان ساختهشده است؛ همین که منبع تامین آب آن به فاصله حدود ۲۵ کیلومتری جنوب آن قرار دارد که از ارتفاعات جوپار سرچشمه میگیرد، نشان میدهد پای چه اراده استواری برای سبزکردن این منطقه در میان بوده است.
بخشهای اصلی داخل حصار باغ، شامل سردر ورودی، کوشک اصلی در دو طبقه، عمارت موسوم به زعیمباشی به فرم حیاط مرکزی، پنج اتاق پنجدری، دو حوض پنج فوارهای و سهفواره، آبنما، حوض جلوی سردر، هشت برج و فضاهای گستردهای از باغچه به همراه انبوهی از درختان است.
از جمله ویژگیهای جالب این باغ، شیباش است، به گونهای که اختلاف ارتفاع میان سردر ورودی و کوشک مرکزی آن، ۱۲ متر برآورد شده است. در تمام این مسیر، در دوسو، گلها و درختانیست که روح میتواند در سایهسار آن عطردرمانی کند؛ در میانه مسیر نیز جریان آب روان است.
افزون بر خنکای هوا با حضور توامان آب و درخت، معماری عمارتها جلوهنمایی ویژه دارد. سامانه آبرسانی باغ شازدهماهان، سازهایست که بینندگان را به حیرت وا میدارد و نبوغ و هوشمندی انسانهای آندوران را یادآور میشود.
در این سامانه، آب به شکل پلکانی و در سطوح افقی و عمودی، ابتدا تا انتهای باغ را میپیماید. در میانه این حوضچهها، فوارههایی وجود دارد که تنها بر پایه اختلاف ارتفاع کار میکند و نیروی دیگری برای اوجگیری آن وجود ندارد. در این باغ، چشم به هرسو که میچرخانی، زیباییهای هنریست که عرضه میشود. دور تا دور باغ را نیز کوههای بیشتر برفی جوپار فراگرفته که منظرگاهها را شگفتانگیزتر کرده است. کم پیش میآید کسی از گردشگران داخلی و خارجی به این باغ گام گذاشته باشد و شیرینی گشتگذار در آن را از یاد برده باشد.
هنرمندی، نبوغ و هوشمندی
کسانی که به تماشای باغ شازدهماهان میروند، بهتر است باغشهر زیبای ماهان با کوچههای آشتیکنان و باصفایش و زیارت آستانه شاهنعمتالله را در برنامه خود از یاد نبرند و در ادامه، سراغ کاریز«گوهر ریز» جوپار را نیز بگیرند که در فاصله بهنسبت کوتاهی از باغ شازده قرار گرفته و ثبت جهانی هم شده است.
قنات که آنرا شاهکار مهندسی ایرانیان میدانند، سازه آبی شناخته شدهای برای مردمانی است که در قلمروهای کویری ایران زندگی میکنند. در کرمان نیز کاریزهای بسیار زیادی وجود دارد که اگرچه استفاده گذشته را ندارد اما هنوز و بهویژه در برخی روستاها، یکی از منابع و ذخیرهگاههای مهم تامین آب به حساب میآید.
در کرمان، قنات گوهرریز را بیشتر به نام«ششمَقسم» میشناسند که به مرکز تقسیم آب قنات اشاره دارد. این قنات ثبتجهانی، ۱۲۹ حلقه چاه و شش«مادرچاه» به طول ۳ هزار و پانصدوشصت متر دارد و در دامنه شمالی کوه جوپار، میان این کوه و شهری بهنام جوپار واقع شده است.
در مورد سابقه قنات ششمقسم یا گوهرریز، اطلاعات دقیقی وجود ندارد ولی بر پایه آنچه که مردمان محلی از پیشینیان خود میگویند، ابتدا ۶ رشته چشمه در دامنه کوه جوپار وجود داشت و یکی از بانوان بومی بهنام گوهر که از عشایر دارامند آنجا بود، همه چشمهها را خریداری و قنات گوهرریز را ایجاد کرد. بر اساس منابع تاریخی، نام جوپار از دوران سلجوقی به میان آورده شده است اما با وجود بنای«شاهزاده حسین» مربوط به دوران صفویه در شهر جوپار، این احتمال قوت گرفته که به احتمال زیاد قنات گوهرریز، سبب شکلگیری این شهر شده است؛ برای همین قدمت قنات را به دوران صفویه نسبت میدهند. پس از جهانیشدن، امکان بازدید از قنات گوهرریز برای گردشگران فراهم شده است البته به کمک راهنما. این قنات شامل رشتهدالانهای تاریک و سرشار از سکوت در ژرفای چندمتری زمین است که با گردش در آن، هیجان و لذتی همانند غارنوردی را تجربه خواهیم کرد، به همراه حیرت فراوان از اینکه چگونه چند صدسال پیش، مُقنی و کَهکین و کارگران، بی آنکه ابزارها و تکنولوژی امروز در دسترسشان باشد، در این ژرفای تاریک از زمین، چنین دالانها و کانالهایی برای هدایت آب به مزارع و کشتزارها و خانهها حفر کردهاند. یکی از ویژگیهای جالب قنات گوهرریز این است که آب در یکسوی آن سرد و بدون ماهی و در سمت دیگر، گرم و دارای ماهیست.
از جمله رویدادهای مهمی که درباره این قنات رخ داده، سفر آنتونی جانفرانسیس اسمیت، جهانگرد، نویسنده و جانورشناس انگلیسی است که در سال ۱۹۵۰ و بهدنبال ماهی سفید کور که در غارهای آبسرد و زیرزمین زندگی میکند، راهی جوپار و قنات گوهرریز شد. اگرچه او در آن سفر نتوانست آن ماهی را بیابد اما سفرنامه خود را با نام ماهی سفید کور ایران نوشته است. این کتاب به سرعت شهرت یافت و به چندین زبان اروپایی نیز ترجمه شد.
وی دوباره در سال ۱۳۸۶ به ایران سفر کرد و گفته میشود تا به قنات گوهرریز رسید، بیاختیار خود را در آب قنات انداخت؛ احساسی که اگر راهنمایمان در سفر به عمق زمین، اجازه بدهد، شاید ما نیز بتوانیم آن را تجربه کنیم.
به یاد داشته باشیم که گوهرریز، تنها قنات جهانیشده کرمان نیست. دو قنات دیگر قاسمآباد و اکبرآباد که از مهمترین و پرآبترین قناتهای منطقه بم ـ بروات بهشمار میرود نیز ثبت یونسکو شده است با نام قناتهای دوقلو. مادرچاه آنها در شرق بم و مظهر آنها در شمال بروات قرار گرفته است.
دوقلویند چرا که مادرچاه این دو قنات حدود ۲۰۰ متر از هم فاصله دارد و مظهرشان در یک نقطه مشترک، با فاصلهای کمتر از ۲۰ متر از یکدیگر قرار گرفته است. طول مسیر هرکدام از این قناتها حدود پنج کیلومتر و عمق مادرچاه هر کدام حدود ۶۰ متر است. این سه قنات در استان کرمان در پرونده ۱۱ قنات ایران، جهانی شده است.
سازه باشکوه
نمیتوان از بم یاد کرد و نامی از ارگ باشکوه آن نبرد. شهرستان بم در فاصله ۱۹۵ کیلومتری جنوب شرق استان کرمان واقع شده و اگر کسی قصد بازدید از آن را داشته باشد و از شهر کرمان راهی شده باشد، باغشازده و قنات گوهرریز در مسیر او به سمت بم واقع شده است. بم در دورانهای گوناگون تاریخی به دلیل موقعیت جغرافیایی از جایگاه ویژهای در منطقه جنوبشرق کشور برخوردار بوده، به گونهای که در برخی از منابع، بهعنوان مسیر ارتباطی مهم ایران به بلوچستان و هند از آن یاد شده است. این شهرستان همچنان دارای موقعیت ویژه تاریخیست. مهمترین اثر باستانی که در شهر امروزی بم وجود دارد و بیشتر مورخین از آن یاد کردهاند، ارگ بم با مساحت ۲۰ هکتار است که جنبههایی از معماری آن را با اغراق «شاهکار» خواندهاند. این بنا که از دو بخش اصلی حاکمنشین و عامهنشین شکل یافته، شامل بخشهای گوناکون دیگری مانند خندق، یخچال، مسجد حضرت رسول، خانههای مسکونی، برجها و دروازهها، سیاهچال، ورودیها، بازار، میدان و تکیهبازار، برج دیدهبانی، مسجد بزرگ ارگ، مجموعه میرزا نعیم، زورخانه، محله جهودها، کوچههای غربی، مدرسه یا خانقاه، اصطبل با آخور، سربازخانه، خانه میرنظام، آسیاب بادی، بنای چهارفصل و حمام یا گرمابه حاکم نیز هست.
بر اساس منابع مکتوب و شواهد باستانشناسی، ارگ بم از دوران تاریخی و احتمالا از زمان هخامنشیان تا دوران قاجار و پهلوی، مسکونی بوده است. ارگ بم هم در شمار آثار جهانی ایران است. اگرچه این بنا در جریان زلزله مهیب دیماه ۸۲ تا حد زیادی تخریب شده بود، اکنون اما از میان آوار خود، همچو ققنوس سر برآورده و بازدیدکنندگان را به تماشای شگفتیهای خود فرا میخواند. بهجز معماری این ارگ خشتی، تماشای باغشهر بم و نخلستانها و خانههای گنبدی از بلندای آن نیز، لذتی وصفناشدنی دارد.
هرچه ارگ بم باشکوه و رو به سوی آسمان دارد، خانههای صخرهای روستای شگفتانگیز میمند از دیده پنهاناند. میمند از توابع شهرستان شهر بابک در استان کرمان و در همسایگی یزد واقع شده و شکل ظاهری آن، شبیه حرف وی v انگلیسی با دهانهای نسبتاً باز است و معماری آن از نوع دستکند یا صخرهایست که در دو طبقه و با فرمی منظم ایجاد شده است.
میمند، این روستای کممانند، توانسته در فهرست آثار جهانیشده ایران قرار گیرد. یکی از معیارهایی که میمند را جهانی کرده، در ارتباط با تعامل انسان و طبیعت است که از نمودهای بارزش، کوچ سهمرحلهای است که ساکنان این روستا انجام میدهند.
در ایران، کوچ در دو مرحله انجام میشود اما این روستانشینان، ۴ ماه اول سال را در دشت میمند ساکناند؛ چرا که بارندگی، علوفه و خوبی برای دامهاشان فراهم میسازد. ۴ ماه دوم سال را در آبادیهای سردسیر اطراف روستا در خانههایی که به آن گُنبه میگویند، سپری میکنند و چهار ماه سوم سال که هوا سرد است، به خانههای صخرهای خود بر میگردند. این خانهها را در گویش محلی کیچه مینامند؛ در این روستا ۴۰۰ کیچه وجود دارد و بیش از آن که مکانی برای اسکان دائمی باشد، بیشتر آن را یک اتراقگاه زمستانی میدانند که جمعیتی شناور دارد.
قدمت این روستا، برخلاف آنچه برخیها میگویند ۱۲هزار سال، اما برای دوران هخامنشی و با پیشینه ۳ هزار سال است و اوج شکوفاییاش که باعت شکلگیری بخش زیادی از بافت امروزی روستا شده، در ارتباط با اواخر دوران ساسانی و آغاز دوران اسلامی است.
این روستا دارای محلههای گوناگون و سازههایی مانند مسجد، حسینیه، حمام، مدرسه و بنای معروف به آتشکده است؛ یکی از ویژگیهای آن، استمرار پویایش است. میمندیها با هوش و درایت خود، در تعامل کامل با طبیعت، هزاران سال است که جریان زندگی را در این منطقه زنده نگهداشته و به سنت خود ادامه دادهاند و با دورکردن متروکهشدگی از سر روستا، توانستهاند آن را بهعنوان یک منظر فرهنگیتاریخی بیمانند به جهانیان نیز بشناسانند. گردشگران میتوانند در کیچهها بمانند و همه آنچه را که از یک زندگی روستایی انتظار دارند، در سایه گرمای میهماننوازی اهالی تجربه کنند.
رازآمیز و شگفت
هنگامی که رهسپار استان کرمان میشویم و طراوت باغ شازده و خنکای قناتها و شکوه ارگ بم و شگفتی کیچههای میمند را درک و دریافت میکنیم، ناخواسته ستارههای در دسترس و سحر ماه بیابان لوت، ما را به سوی خود میخواند.
با هیچ زبانی نمیتوان از لوت- این بیابان جادویی و رازآمیز و بسیار گسترده گفت و شگفتیها و زیباییهایش را بیان کرد. این بیابان، نخستین اثر طبیعی ایران در شمار آثار جهانی یونسکو قرار گرفته است و اگرچه در سه استان کرمان، سیستانوبلوچستان و خراسانجنوبی گسترده، اما به گفته بسیاری، بخش بزرگی از جاذبههایش در محدوده جغرافیایی کرمان واقع شده است.
یکی از پدیدههای این بیابان، ریگیلان در شرق است که تپههای ماسهای گونهگونی از طولی، عرضی، ستارهای و شمشیری در این محدوده قرار دارد، ضمن آن که بلندترین تپههای ماسهای جهان به ارتفاع ۷۵ متر هم در این منطقه واقع شده است.
در مرکز بیابان، هامادا یا همان دشت ریگی قرار دارد که پهنهای به نسبت مسطح است. در بخش غربی بیابان، عجیبترین واحدهای لوت واقع شده؛ کلوتها که نام علمی آن یاردانگ است و شامل انواع گونهگونی از کلوتک، تخممرغی، مگا یاردانگ و میکرو یاردانگ است. همچنین، در بخشهای دیگر، کلوتها فشرده و ضخیم و در محدودهای دیگر، باز و عریض و با فاصله زیاد از هم واقع شده است.
کلوتها یکی از چشمنوازترین و مسحورکنندهترین اشکال در این پهنه بیابانیاند که چشم هر بینندهای را به خود خیره میسازد.
لوت اگرچه بیشتر خالی از آب و حیات شناخته شده اما در زیر پوست آن، زندگی جریان دارد و دارای رود است.
رودشور در قسمت شمالیتر بیابان واقع شده و از بیرجند سرچشمه میگیرد و در جایی از بیابان ناگهان ناپدید شده و دوباره پدیدار میشود و در نهایت به کلوتها میرسد. از دیگر شگفتیهای لوت، گندم بریان، آتشفشانهای آن و فلات گندمبریان است.
لوت در جهان کممانند است، به این مفهوم که همه پدیدهها و شکلهای شگفت طبیعی را در یک پهنه میتوان مشاهده کرد. لذت تماشای آن در میان سکوت سنگین سراسری لوت، گوارای گردشگران خسته است.
از دیگر ویژگیهای لوت که شهرت یافته، ثبت بالاترین دمای سطح زمین در این بیابان است. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۹، بیابان لوت برای ۱۱سال رکورددار گرمترین نقطه سطح زمین بوده و برای ۴ سال، دمای بالاتر از ۸۰ درجه را تجربه کرده است، به همین سبب، به قطب حرارتی زمین در مقابل قطب جنوب به عنوان سردترین، معروف است. در بیابان لوت، ریگ یلان تا جنوب کلوتها گرمترین نقطه سطح زمین است. سفر به این بیابان اما پیشنیازهایی دارد که مهمترین آن، گرفتن مجوز از پایگاه میراثجهانی لوت است؛ بدون مجوز و بی راهنما، لوت این الماس تراشخورده طبیعی در این گوشه از سرزمین باشکوه، گاهی روی خوش به همه نشان نمیدهد.